1 00:01:02,280 --> 00:01:20,100 مترجم‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏:‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ داریوش www‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏.‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏Dariush‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏.‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏cc 2 00:22:19,000 --> 00:22:32,000 انجمن انیم فا http‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏:‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏//forum‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏.‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏animfa‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏.‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏com/ 3 00:00:01,560 --> 00:00:02,770 چاره اي نداريم 4 00:00:03,980 --> 00:00:05,770 دنيا بي رحمه 5 00:00:15,120 --> 00:00:17,950 نابودت مي کنم‏.‏‏.‏‏.‏‏.‏ 6 00:00:18,500 --> 00:00:19,360 نه‏.‏‏.‏‏.‏ 7 00:00:20,100 --> 00:00:21,370 مي کشمت‏!‏ 8 00:00:24,980 --> 00:00:28,340 آن روز انسان بياد آورد 9 00:00:31,000 --> 00:00:34,000 ترس از مقهور شدن بوسيله آنها 10 00:00:36,990 --> 00:00:41,300 و تحقير زندگي در قفس را 11 00:00:58,000 --> 00:00:58,920 ارن‏!‏ 12 00:01:00,570 --> 00:01:01,580 ارن‏.‏‏.‏‏.‏ 13 00:02:36,010 --> 00:02:41,010 دیوار حمله به ناحیه سوهس 3 14 00:02:41,980 --> 00:02:46,850 بياييد براي اين سه الهه دعا کنيم 15 00:02:46,850 --> 00:02:49,020 ماريا‏،‏ رز‏،‏ سينا 16 00:02:49,520 --> 00:02:51,770 براي ادامه صلح و سلامت مان‏.‏‏.‏‏.‏ 17 00:02:52,170 --> 00:02:55,450 به ديوار خدا شک نکنيد‏!‏ 18 00:02:55,880 --> 00:02:58,780 ديوارهاي الهي‏،‏ خلقت دستان خدا 19 00:02:59,190 --> 00:03:04,830 با ايمان و عقيده قلبي ما قوي خواهند شد 20 00:03:05,620 --> 00:03:08,670 قلب پاکي که به خدا ايمان دارد 21 00:03:08,670 --> 00:03:11,790 تنها حافظ ما از غول هاست‏!‏ 22 00:03:12,210 --> 00:03:15,670 تنها راه براي دور نگهداشتن‏.‏‏.‏‏.‏‏.‏ 23 00:03:24,910 --> 00:03:25,960 غول؟ 24 00:03:26,430 --> 00:03:27,850 اينجا آخه؟ 25 00:03:39,760 --> 00:03:40,490 نه‏.‏‏.‏‏.‏ 26 00:03:41,260 --> 00:03:43,170 به ديوار کاري نداشته باش‏.‏‏.‏‏.‏ 27 00:03:44,010 --> 00:03:45,030 نه ديوار نه‏!‏ 28 00:04:06,760 --> 00:04:09,720 اينبار انگاري کامل خودش رو کنترل کرده 29 00:04:09,720 --> 00:04:10,640 آره 30 00:04:10,640 --> 00:04:14,440 ولي ارن قبلا هيچوقت نتونسته غول زن رو شکست بده 31 00:04:16,630 --> 00:04:20,570 حالا که غول شده حتما خودش رو براي جنگ آماده کرده‏.‏‏.‏‏.‏ 32 00:04:20,570 --> 00:04:21,570 به همين آسوني شکست نمي خوره‏.‏‏.‏‏.‏ 33 00:04:21,570 --> 00:04:24,750 فقط انگيزه براي برد کافي نيست 34 00:04:25,320 --> 00:04:26,620 تو که بهتر مي دوني جان‏!‏ 35 00:04:28,780 --> 00:04:31,950 براي شکست دادن آني به بيشتر از اين چيزها احتياج داره‏.‏‏.‏‏.‏‏.‏ 36 00:04:34,320 --> 00:04:35,350 فضاي باز‏!‏ 37 00:04:36,830 --> 00:04:38,460 غول زن داره مي ره جايي که فضاي باز داشته باشه‏!‏ 38 00:04:38,460 --> 00:04:40,670 نمي تونيم از جليقه هامون اونجا استفاده کنيم‏!‏ 39 00:04:41,220 --> 00:04:42,970 تقسيم بشيد و يک جوري خودتون رو برسونيد اونطرف‏!‏ 40 00:04:43,170 --> 00:04:43,940 چشم‏!‏ 41 00:04:50,930 --> 00:04:52,640 زود باش‏،‏ زود زود‏!‏ 42 00:04:52,640 --> 00:04:53,680 آخه چطور ممکنه‏.‏‏.‏‏.‏ 43 00:04:53,680 --> 00:04:54,820 غول اينجا چي کار مي کنه؟ 44 00:05:14,210 --> 00:05:15,360 آني‏.‏‏.‏‏.‏ 45 00:05:16,290 --> 00:05:21,590 هميشه يکجوري رفتار مي کردي انگار همه چي مسخره و احمقانه است 46 00:05:22,980 --> 00:05:25,630 هميشه بي حوصله بودی 47 00:05:28,100 --> 00:05:31,440 ولي يک موقع هايي هم بود که خيلي سر زنده بودي‏.‏‏.‏‏.‏ 48 00:05:32,250 --> 00:05:35,100 وقتي مهارت هاي رزمي ات رو نشون مي دادي 49 00:05:36,500 --> 00:05:39,400 گفتي همه اين ها مهم نيست ولي‏.‏‏.‏‏.‏ 50 00:05:40,200 --> 00:05:44,900 به نظر من، خودت هم حرفت رو باور نداشتي 51 00:05:45,650 --> 00:05:51,410 فکر مي کردم فقط خوب بلد نيستي دروغ بگي‏.‏‏.‏‏.‏ 52 00:05:52,700 --> 00:05:54,200 حالا بگو آني‏.‏‏.‏‏.‏ 53 00:05:54,630 --> 00:05:58,130 براي چي داري مي جنگي؟ 54 00:05:58,720 --> 00:06:01,920 چيزي هم هست که ارزش کشتن اون همه آدم رو داشته باشه؟‏!‏ 55 00:06:25,110 --> 00:06:26,280 اين ديگه چيه؟ 56 00:06:26,990 --> 00:06:27,900 ستوان 57 00:06:28,280 --> 00:06:30,050 حتي اگر مثلا بتونيم غول زن رو بگيريم 58 00:06:30,550 --> 00:06:32,280 ولي احتمالا اونها قبلش کل شهر رو نابود مي کنند 59 00:06:32,820 --> 00:06:34,680 چاره اي نيست 60 00:06:34,680 --> 00:06:36,450 اين تصميم سرهنگ اروينه 61 00:06:37,250 --> 00:06:39,000 منتظر فرصت براي گرفتنش باشيد 62 00:06:39,000 --> 00:06:39,960 بله 63 00:06:43,960 --> 00:06:44,840 ارن‏.‏‏.‏‏.‏ 64 00:06:45,660 --> 00:06:47,840 هيچکس در اين مورد چيزي به من نگفته بود‏.‏‏.‏‏.‏ 65 00:06:48,470 --> 00:06:51,290 چرا غول ها دارن اينجا با هم مي جنگن؟ 66 00:06:51,620 --> 00:06:53,680 چه خبره اصلا؟ 67 00:06:54,940 --> 00:06:57,170 غول ها دارن با هم مي جنگن؟ 68 00:06:57,170 --> 00:06:58,110 آره‏.‏‏.‏‏.‏ 69 00:06:58,110 --> 00:07:00,600 خرابي هاي شهر باور کردني نيست 70 00:07:01,230 --> 00:07:05,230 تلفات نظامي و غير نظامي وحشتناکه 71 00:07:06,860 --> 00:07:10,110 اروين‏!‏ همه اين ها نقشه توه؟‏!‏ 72 00:07:11,110 --> 00:07:12,030 درسته 73 00:07:15,320 --> 00:07:17,580 همه اش تصميم شخص خودمه 74 00:07:18,700 --> 00:07:20,290 نمي خوام بهانه بيارم 75 00:07:24,570 --> 00:07:27,300 حتما مي دوني که که وقتي بخواي يک نقشه اي‏.‏‏.‏‏.‏ 76 00:07:27,300 --> 00:07:29,500 مثل اين رو وسط شهر اجرا کني‏،‏ چه اتفاقي ميوفته 77 00:07:29,810 --> 00:07:32,630 چطور؟ چطور تونستي چنين کاري بکني؟ 78 00:07:36,400 --> 00:07:37,570 براي هدايت 79 00:07:38,970 --> 00:07:40,520 انسان به پيروزي‏!‏ 80 00:07:40,890 --> 00:07:42,560 چرند نگو‏!‏ 81 00:07:43,020 --> 00:07:44,620 تو يک خائني‏!‏ 82 00:07:44,620 --> 00:07:48,440 مي تونم همينجا اعدامت کنم و هيچ مقام نظامي هم مخالفتي نمي کنه‏!‏ 83 00:07:49,590 --> 00:07:50,740 مخالفتي ندارم 84 00:07:51,030 --> 00:07:53,530 ولي بعدش تو بايد نيروها رو فرماندهي کني 85 00:07:54,700 --> 00:07:56,580 نبايد بزاري که غول زن فرار کنه 86 00:07:56,880 --> 00:07:58,280 پاهيل فرماندهي آرايش نظامي رو داره 87 00:07:58,580 --> 00:08:00,200 وايلر هم پشتيبانيه 88 00:08:00,870 --> 00:08:05,040 با اونها همکاري کن تا غول زن رو به هر قيمتي شده بفرستي سمت ديوار شرقي 89 00:08:02,370 --> 00:08:05,040 صبر کن 90 00:08:05,500 --> 00:08:06,380 تو 91 00:08:06,840 --> 00:08:08,800 يعني ميخواي بگي‏.‏‏.‏‏.‏ 92 00:08:09,380 --> 00:08:11,090 اين کار واقعا به نفع آدم هاست؟ 93 00:08:11,720 --> 00:08:13,930 به نظر من اين يک قدم رو به جلوه 94 00:08:20,310 --> 00:08:22,060 تفنگ هاتون رو بياريد پايين 95 00:08:22,060 --> 00:08:23,560 بهش دست بند بزنيد‏!‏ 96 00:08:24,020 --> 00:08:24,810 بله‏!‏ 97 00:08:25,850 --> 00:08:27,800 همه افراد رو بفرستيد 98 00:08:28,270 --> 00:08:31,360 وظيفه اصليتون نجات غير نظامي ها و تخليه شهره‏!‏ 99 00:08:31,360 --> 00:08:32,280 بله‏!‏ 100 00:08:34,200 --> 00:08:38,350 اروين‏،‏ مجازاتت رو دادگاه تعيين مي کنه 101 00:08:39,030 --> 00:08:41,660 وقتي تموم شد‏،‏ خودم با کمال ميل خودم رو معرفي مي کنم 102 00:08:42,650 --> 00:08:44,550 ليواي‏،‏ تو دخالت نکن 103 00:08:45,040 --> 00:08:46,420 تو از مرگ هاي بي دليل بدت مياد 104 00:08:47,040 --> 00:08:48,770 آره‏،‏ متنفرم 105 00:08:49,380 --> 00:08:51,470 چه تقصير من باشه‏،‏ يا به خاطر کاري که مي کنم 106 00:08:57,710 --> 00:09:00,180 کسي که نتونه چيزي رو قرباني کنه 107 00:09:00,760 --> 00:09:03,000 هيچوقت نمي تونه چيزي رو تغيير بده‏!‏ 108 00:09:04,240 --> 00:09:06,880 براي اينکه بتوني يک هيولا رو شکست بدي بايد ‏.‏‏.‏‏.‏ 109 00:09:09,060 --> 00:09:10,960 انسان بودنت رو فراموش کني 110 00:09:15,860 --> 00:09:18,410 آني مطمئنن تونسته اين کار رو بکنه 111 00:09:24,710 --> 00:09:25,580 آني‏.‏‏.‏‏.‏ 112 00:09:27,540 --> 00:09:28,290 آني‏!‏ 113 00:09:49,260 --> 00:09:49,900 آني‏.‏‏.‏‏.‏ 114 00:09:52,940 --> 00:09:56,650 جز پدرت همه دشمنت هستن 115 00:10:12,930 --> 00:10:14,260 من‏.‏‏.‏‏.‏ 116 00:10:14,740 --> 00:10:18,300 غول ها رو مي کشم‏.‏‏.‏‏.‏ 117 00:10:19,970 --> 00:10:22,390 تک تکشون رو‏!‏ 118 00:10:47,410 --> 00:10:48,370 ارن‏!‏ 119 00:10:51,720 --> 00:10:52,530 اون‏.‏‏.‏‏.‏ 120 00:10:53,540 --> 00:10:54,290 ارن‏!‏ 121 00:10:54,290 --> 00:10:55,300 نه‏!‏ 122 00:10:56,130 --> 00:10:58,840 نمي دونيم که ارن تو رو بتونه بشناسه يا نه‏.‏‏.‏‏.‏ 123 00:11:15,690 --> 00:11:17,230 هي 124 00:11:34,630 --> 00:11:35,210 هوي‏!‏ 125 00:11:45,390 --> 00:11:46,810 اون ديوار‏!‏ 126 00:11:46,810 --> 00:11:47,850 ميخواد از ديوار بره بالا‏!‏؟ 127 00:12:00,610 --> 00:12:01,570 نه‏.‏‏.‏‏.‏ 128 00:12:02,030 --> 00:12:03,410 داره فرار مي کنه‏!‏ 129 00:12:06,070 --> 00:12:07,280 نمي گذارم در بري‏!‏ 130 00:12:22,830 --> 00:12:23,840 آني‏.‏‏.‏‏.‏ 131 00:12:25,860 --> 00:12:26,850 برو پایین 132 00:12:35,540 --> 00:12:36,550 آني‏.‏‏.‏‏.‏ 133 00:12:38,400 --> 00:12:40,150 من اشتباه کردم 134 00:12:41,620 --> 00:12:44,120 ديگه براي معذرت خواهي خیلی ديره 135 00:12:45,610 --> 00:12:46,660 ولي‏.‏‏.‏‏.‏ 136 00:12:46,660 --> 00:12:47,870 يک چيزي هست‏.‏‏.‏‏.‏ 137 00:12:48,660 --> 00:12:50,240 که بايد ازت بپرسم 138 00:12:54,110 --> 00:12:57,290 تو مي توني همه دنيا رو با خودت دشمن کني‏.‏‏.‏‏.‏ 139 00:13:02,820 --> 00:13:07,970 من همه دنيا رو خراب مي کنم‏!‏ 140 00:13:08,700 --> 00:13:12,980 ولي حتي اگر همه دنيا هم ازت متنفر بشه‏.‏‏.‏‏.‏ 141 00:13:13,220 --> 00:13:16,590 پدرت تنها کسيه که هميشه طرف توئه‏!‏ 142 00:13:18,520 --> 00:13:20,570 واي نه‏.‏‏.‏‏.‏ ميخواد دختري که توشه رو هم بخوره‏!‏ 143 00:13:20,570 --> 00:13:22,190 نه ارن‏!‏ 144 00:13:22,190 --> 00:13:23,360 ارن‏!‏ 145 00:13:23,580 --> 00:13:26,340 من آزادم‏.‏‏.‏‏.‏ 146 00:13:27,640 --> 00:13:29,870 پس بهم قول بده‏.‏‏.‏‏.‏ 147 00:13:31,270 --> 00:13:33,020 که بر مي گردي‏.‏‏.‏‏.‏ 148 00:13:52,510 --> 00:13:53,180 چي شد؟ 149 00:13:56,650 --> 00:13:57,650 چي؟ 150 00:13:59,550 --> 00:14:01,020 دارن يکي ميشن؟‏!‏ 151 00:14:10,350 --> 00:14:11,200 ارن‏!‏ 152 00:14:18,920 --> 00:14:22,860 اسير به اين مهمي رو نخور احمق‏!‏ 153 00:14:55,950 --> 00:15:00,960 آنچه ما مي توانيم تا دور به اشتراک بگذاريم‏:‏ ديوار ‏)‏‏‏1 )‏‏-‏ در سال 784 ‏.‏‏.‏‏.‏يکي تاول شب گرم ‏،‏ يک معدنچي تصميم به حفاري زير وال سينا ‏،‏ به درون حلقه داخلي زندگي مي کنند ‏.‏ ‏"‏ زندگي در وال سينا خواهد بود بسيار خوب است‏.‏ ‏"‏ که فکر به طور ناگهاني چند روز پيش به او آمده بود‏،‏ او با بيل خود را در اعماق يک معدن زغال سنگ حفر شده است ‏.‏ در راه‏،‏ شما مي توانيد آن را به الهام الهي تماس بگيريد‏.‏ و به اين ترتيب ‏،‏ براي چند روز آينده ‏،‏ او در امتداد ديوار سرگردان ‏،‏ در نهايت حل و فصل در يک نقطه که در آن جنگل انبوه در مقابل آن پرس ‏.‏ هيچ کس شانس بر او‏،‏ و برگ هاي سربار او و کار خود را از چشم کنجکاو از نگهبانان فوق سرپناه‏.‏ در شب بعد ‏،‏ او شروع شد‏.‏ با استفاده از بيل قابل اعتماد خود ‏،‏ معدنچي شروع به حفاري‏.‏ اين کار رفت و هموار ‏،‏ و قبل از اينکه طولاني ‏،‏ گودال عميق به عنوان او قد بلند بود ‏.‏ هنگامي که او ديگر نمي تواند جفتک پراني خاک خارج از آن ‏،‏ او آن را به کيسه پر شده‏،‏ بالا رفتن از نردبان آن را دور بيندازيد ‏.‏ کاملا به کاري که در دست اختصاص داده شده ‏،‏ او در زمان تنها چند استراحت کوتاه براي نوشيدن آب و کاهش عضلات خسته خود را ‏.‏ پس از با گذراندن بيست سال از عمر خود را حفر بدون يک روز استراحت ‏،‏ ‏،‏ معدنچي مي دانست که او يک متخصص در آن بود ‏.‏ و در آن زمان ‏،‏ او مي خواهم ياد گرفتم به حفاري عميق تر‏،‏ سريع تر و موثرتر از هر کس ديگري ‏.‏ تونل که استامپ هر معدنچي ديگر هيچ بازي براي بيل خود ‏.‏ اما آن روز متفاوت بود‏.‏ او براي ساعت ها حفر شده‏،‏ در عين حال هرگز به نظر مي رسيد براي رسيدن به هر نقطه ‏.‏ به عنوان او حفر ‏،‏ او به هر دو طرف از گودال اصلي با بيل خود را جستوجو کرد ‏،‏ اما آن را بدون استفاده بود ‏.‏ پايه ديوار به نظر مي رسيد به پايين براي هميشه‏،‏ به اعماق زمين ‏،‏ مسدود کردن مسير خود را در هر نوبت ‏.‏ با اين حال‏،‏ او استقامت ‏.‏ هر فکر حفر راه خود را به يک زندگي آسان در داخل ديوار سينا طولاني فراموش شده بود ‏.‏ او به سادگي مي خواستم به تسخير ديوار ‏.‏ ‏"‏ من مايل هستم به شرط تمام سال من صرف حفر که من اين ديوار ضرب و شتم ‏،‏ ‏"‏ او به خودش گفت ‏،‏ پاک کردن عرق از پيشاني خود را ‏.‏ سوراخ بيش از چهار يا پنج بار ارتفاع معدنچي بود که او زده سنگ سخت ‏.‏ او تعجب ‏،‏ ‏"‏ شالوده ؟ ‏"‏ اما آن را به نظر مي رسد از مواد مشابه به عنوان پايه ديوار خود را ‏.‏ معدنچي بر روي سنگ چرخش بيل خود را پايين سخت است‏.‏ بيل خورد شده‏،‏ اماسنگ صدمه نديده بود ‏.‏ معدنچي آهي کشيد‏،‏ و آه خود را عميق تر از هر سوراخ او مي خواهم در بيست سال گذشته حفر شد ‏.‏ 154 00:15:00,970 --> 00:15:05,950 نچه ما مي توانيم تا دور به اشتراک بگذاريم‏:‏ ديوار ‏)‏‏‏2)‏ ‏-‏ با يک اخم ‏،‏ دوست او پرسيد‏:‏ ‏"‏ ديوار ؟ ‏"‏ ‏"‏ اين عجيب و غريب است ‏،‏ نه؟ ‏"‏ معدنچي گفت‏:‏ بلند کردن نوشيدني خود را به لب هايش را ‏.‏ ‏"‏ چه کسي مي دانست که ديوار تا اعماق زمين رفت ؟ ‏"‏ اين جفت ارز در سراسر از يکديگر در يک جدول در پشت يک ميخانه در يک بخش از کار افتاده از شهر نشسته ‏.‏ اکثر روزها‏،‏ معدنچي وجود دارد با دوست خود‏،‏ تنها دوست خود را ‏،‏ پس از کار ‏.‏ آن روز‏،‏ روز بعد از او مي خواهم سعي کردم به حفاري در زير ديوار آنها وجود دارد مي خواهم به طور معمول رفته است ‏،‏ پس از آن که روز کاري انجام شد‏.‏ و پس از آن‏،‏ معدنچي دوست خود گفت ‏:‏ داستان‏،‏ مسلم است که دوست خود مي تواند يک راز نگه داريد ‏.‏ ‏"‏شايد ما با ديوارهاي نه تنها بالاتر از سطح زمين احاطه شده است ‏،‏ اما در زير زمين ‏،‏ بيش از حد ‏،‏ گفت‏:‏‏"‏ معدنچي ‏.‏ ‏"‏به من چيزي بگو ‏.‏‏.‏‏.‏ چه‏،‏ دقيقا‏،‏ ديوارهايي هستند که ؟ ‏"‏ دوست او را قطع با سرفه ‏،‏ زود گذر است در اطراف ميخانه ‏.‏ کاربران نوشيدن مشغول بودند ‏،‏ هدف قرار دادن در ميخانه خدمتکار ‏،‏ يا فرياد در يکديگر ‏.‏ هيچ کس را به تماشاي ‏.‏ اما با اين حال ‏،‏ معدنچي تصميم گرفت نه مي گويند کلمه اي ديگر در مورد آن ‏.‏ اگر کسي به او شنيده مي شود‏،‏ پليس نظامي وجود دارد در يک لحظه باشد‏.‏ ‏"‏ آيا اين واقعا مهم است؟ ‏"‏ دوستان خود را پرسيد ‏.‏ ‏"‏فقط در زندگي در اينجا به عنوان شما هميشه نگه داريد‏.‏ شما فقير هستيد ‏،‏ اما شما بايد يک کار هر روز و پول به اندازه کافي است که شما مي توانيد بنوشيد ‏.‏ آيا اين کافي نيست ؟ ‏"‏ ‏"‏ آره‏،‏ ‏"‏ معدنچي پاسخ داد‏.‏ ‏"‏ آره‏،‏ آن است که من بر مي گردم به حفر در پايان‏،‏ من حدس مي زنم که بسياري من در زندگي است‏.‏ ‏"‏ اما روز بعد‏،‏ معدنچي را نشان نمي دهد براي کار ‏.‏ نه بعدي ‏.‏‏.‏‏.‏ نه روز پس از آن است ‏.‏ دوست او به خانه اش چند بار رفت‏،‏ اما هرگز هيچ نشانه اي از او ديدم ‏.‏ معدنچي تا به حال هيچ بستگان‏،‏ و نه ديگر دوستان نزديک بود ‏،‏ به طوري که هيچ کس به درخواست جايي که او ممکن است رفته اند وجود دارد ‏.‏ مطمئن نيستيد چه کاري انجام دهيد ‏،‏ دوستان خود را در نهايت به پادگان رفت و آنها را به کل داستان گفت ‏.‏ روز بعد ‏،‏ پليس نظامي و پادگان سازماندهي يک حزب جستجوي در مقياس بزرگ ‏.‏ اين براي يک معدنچي فقير کمي بيش از حد بود ‏،‏ حتي در صورتي که معدنچي يک جنايتکار که سعي مي خواهم به زير ديوار عبور بود ‏.‏ دوست او نمي توانستم بفهمم چرا آنها تا خم در پيدا کردن او بودند ‏.‏ اما آنها اثري از معدنچي در بر داشت هرگز‏،‏ و نه حتي گودال او مي خواهم حفر ‏.‏ و يک روز ‏،‏ دوست او نيز از بين رفت ‏،‏ هرگز دوباره ديده نخواهد شد ‏.‏ 155 00:15:11,680 --> 00:15:12,600 ارن‏.‏‏.‏‏.‏ 156 00:15:13,680 --> 00:15:14,700 ميکاسا؟ 157 00:15:15,460 --> 00:15:16,520 آني چي شد؟ 158 00:15:29,160 --> 00:15:30,530 لعنتي‏.‏‏.‏‏.‏‏.‏ 159 00:15:30,530 --> 00:15:32,080 اين ديگه چيه‏!‏؟ 160 00:15:32,080 --> 00:15:35,280 تا اينجا رو با هم بوديم ولي حتي يک کلمه هم نمیخواي بگي آني‏!‏؟ 161 00:15:35,620 --> 00:15:37,040 بيا بيرون‏!‏ 162 00:15:37,040 --> 00:15:39,040 بيا بيرون و چيزي رو که شروع کردي تموم کن‏!‏ 163 00:15:39,330 --> 00:15:43,290 هوي‏،‏ نامرديه ‏.‏‏.‏‏.‏ آني‏،‏ آني‏!‏ 164 00:15:45,340 --> 00:15:45,970 بسه 165 00:15:48,260 --> 00:15:49,260 فايده نداره 166 00:15:54,110 --> 00:15:56,010 با سيم ها يک تور درست کنيد 167 00:15:56,520 --> 00:15:58,770 مي بنديمش و مي بريمش زير زمين 168 00:15:58,770 --> 00:15:59,730 بله 169 00:16:01,550 --> 00:16:07,780 اگر نتونيم از آني اطلاعات بدست بياريم‏،‏ چي داريم که براي همه اين اتفاق ها ارائه کنيم؟ 170 00:16:08,450 --> 00:16:10,070 باعث مرگ خيلي ها شديم 171 00:16:10,070 --> 00:16:13,530 ولي با وجود اين همه قرباني‏،‏ هنوز خيلي چيزها معماست 172 00:16:14,770 --> 00:16:16,290 چي به دست آورديم؟ 173 00:16:27,110 --> 00:16:30,430 فکر نکنم بتونيم به اين عمليات بگيم موفقيت آميز‏.‏‏.‏‏.‏ 174 00:16:30,430 --> 00:16:31,170 نه 175 00:16:32,470 --> 00:16:34,950 ولي ادامه وجود نيروهاي عمليات شناسايي رو بيمه کرديم 176 00:16:35,430 --> 00:16:37,680 اين حداکثر چيزيه که بدست آورديم 177 00:16:40,280 --> 00:16:41,680 اميدوارم 178 00:16:51,710 --> 00:16:53,030 اروين‏.‏‏.‏‏.‏ 179 00:16:53,030 --> 00:16:56,120 من در مورد اين عمليات تو کلي سوال دارم 180 00:16:56,870 --> 00:16:59,890 اگر به کسي مشکوک بودي 181 00:16:59,890 --> 00:17:02,710 چرا از نيروي انتظامي نخواستي که کمک کنند؟ 182 00:17:02,960 --> 00:17:05,130 فرماندار‏،‏ براي اينکه‏.‏‏.‏‏.‏ 183 00:17:05,130 --> 00:17:07,960 غول زن‏،‏ احتمالا همدستاني داره 184 00:17:08,590 --> 00:17:12,460 مجبور بودم عمليات رو فقط با اعضاي محدودي که مطمئن بودم ازشون انجام بدم 185 00:17:12,840 --> 00:17:17,440 ولي شهر سوهس اين همه خسارت ديده؟ 186 00:17:17,890 --> 00:17:20,260 ما تمام سعيمون رو کرديم ولي نشد 187 00:17:20,850 --> 00:17:22,470 براي همين واقعا متاسفم 188 00:17:22,470 --> 00:17:24,560 فکر کردي معذرت خواهي کفايت مي کنه؟ 189 00:17:24,560 --> 00:17:26,650 اگر کاري نمي کرديم 190 00:17:26,650 --> 00:17:30,830 اون الان همه ديوارها رو خراب کرده بود و افراد بيشتري مي مردن 191 00:17:31,200 --> 00:17:32,480 که اينطور 192 00:17:32,990 --> 00:17:36,830 و با اين همه تلفاتي که اين عمليات داشته 193 00:17:36,830 --> 00:17:40,240 مي توني ثابت کني که ديگه انسان در خطر انقراض نيست؟ 194 00:17:40,940 --> 00:17:43,570 بعيد مي دونم بتونيم هيچ اطلاعاتي‏.‏‏.‏‏.‏ 195 00:17:43,570 --> 00:17:45,750 ديگه از آني لئونارت در بياريم 196 00:17:46,680 --> 00:17:48,920 نه‏،‏ به نظر من امکانش نيست 197 00:17:49,680 --> 00:17:52,800 يعني اينکه‏.‏‏.‏‏.‏همه اينها براي هيچ و پوچ بوده؟ 198 00:17:59,060 --> 00:17:59,970 ارن‏.‏‏.‏‏.‏ 199 00:18:09,170 --> 00:18:10,620 حالت خوبه؟ 200 00:18:12,990 --> 00:18:14,030 آره 201 00:18:15,360 --> 00:18:17,620 خيلي سريع خوب شدم‏،‏ خيلي مسخره است 202 00:18:19,850 --> 00:18:23,030 شنيدم آني‏،‏ هنوز يخ زده 203 00:18:23,710 --> 00:18:24,580 آره 204 00:18:25,460 --> 00:18:26,420 لعنتي 205 00:18:26,920 --> 00:18:30,000 از اين عمليات خطرناک هيچي نصيبمون نشد 206 00:18:30,460 --> 00:18:34,130 آنی براي حفظ اطلاعاتش حاضر شد دست به چنين کاري بزنه 207 00:18:34,390 --> 00:18:37,180 آره‏،‏ از دستمون پريد 208 00:18:37,870 --> 00:18:39,640 ارن اجازه داد اينطور بشه 209 00:18:44,140 --> 00:18:45,920 درسته‏،‏ ارن؟ 210 00:18:47,020 --> 00:18:48,710 اگر اون تاخيرت نبود‏.‏‏.‏‏.‏‏.‏ 211 00:18:50,180 --> 00:18:51,280 آره 212 00:18:52,070 --> 00:18:53,690 راست ميگي آرمين 213 00:18:55,330 --> 00:18:56,780 نمي تونستم 214 00:18:58,230 --> 00:19:01,440 وقتي صورت آني رو ديدم‏،‏ موندم 215 00:19:04,980 --> 00:19:06,540 آرمين آرلرت 216 00:19:06,940 --> 00:19:08,500 جان کيريشتاين 217 00:19:08,500 --> 00:19:09,590 وقت گزارشه 218 00:19:09,880 --> 00:19:10,500 بله 219 00:19:10,930 --> 00:19:12,380 با ما شروع مي کنن؟ 220 00:19:12,380 --> 00:19:14,190 خوب مي بينمت 221 00:19:14,190 --> 00:19:15,130 باشه 222 00:19:27,620 --> 00:19:31,190 اون موقع حس خوبي داشتم‏.‏‏.‏‏.‏‏.‏ 223 00:19:33,320 --> 00:19:36,150 حتي کتک خوردن هم حس خوبي داشت 224 00:19:38,200 --> 00:19:41,700 فکر کنم حتي مردن هم برام مهم نبود 225 00:19:41,860 --> 00:19:42,530 ارن‏!‏ 226 00:19:46,660 --> 00:19:48,460 الان اينطوري نيستم 227 00:19:59,340 --> 00:20:00,750 خوشحالم که‏.‏‏.‏‏.‏ 228 00:20:02,600 --> 00:20:03,850 برگشتي 229 00:20:09,350 --> 00:20:11,360 من نمي تونم درک کنم 230 00:20:12,020 --> 00:20:15,570 که انسان بودنت رو فراموش کني که بر يک هيولا پيروز بشي 231 00:20:16,320 --> 00:20:18,200 اين تنها راه پيروزيه؟ 232 00:20:18,940 --> 00:20:22,530 اين يک راهيه که آدم ها ممکنه بتونند غول ها رو شکست بدن 233 00:20:23,620 --> 00:20:25,530 به نظرم ارن مي تونه 234 00:20:27,750 --> 00:20:28,750 ببينم‏.‏‏.‏‏.‏ 235 00:20:29,410 --> 00:20:32,540 حتي اگر اون يک هيولا بشه و همه غول ها رو بکشه‏.‏‏.‏‏.‏ 236 00:20:33,460 --> 00:20:35,550 واقعا به اين ميشه گفت پيروزي انسانيت؟ 237 00:20:46,770 --> 00:20:47,810 بخور 238 00:21:05,990 --> 00:21:09,410 خيلي سخته که بتوني‏.‏‏.‏‏.‏‏.‏ 239 00:21:10,910 --> 00:21:14,850 ولي به نظر من ما يک فرصت بي نظير پيدا کرديم 240 00:21:15,380 --> 00:21:17,880 براي بقاي انسان ها 241 00:21:20,970 --> 00:21:25,760 در مقابل وقتي که حتي تصورش رو هم نمي کرديم که يک آدم بتونه تبديل به غول بشه 242 00:21:26,470 --> 00:21:30,060 اين واقعيت که ما يکي از اونها رو گرفتيم خودش يک گام عظيمه 243 00:21:30,390 --> 00:21:33,210 بله هنوز هم هستن 244 00:21:33,930 --> 00:21:35,690 ولي ما گيرشون مياريم 245 00:21:36,360 --> 00:21:39,550 همه غول هايي رو که توي ديوار هستن 246 00:21:41,400 --> 00:21:44,030 حالا نوبت ماست که حمله کنيم‏!‏ 247 00:21:48,330 --> 00:21:52,980 پرونده هاي ارن ياگر و نيروهاي عمليات شناسايي به کلي مختومه شد 248 00:21:53,950 --> 00:21:58,290 نگهداري آني لئونارت به عمليات شناسايي واگذار شد 249 00:21:58,820 --> 00:22:00,760 و آنها او را در زير زمين نگهداشتند 250 00:22:02,490 --> 00:22:03,510 هر چند 251 00:22:04,200 --> 00:22:05,440 هنوز کلي‏.‏‏.‏‏.‏ 252 00:22:06,260 --> 00:22:09,660 قرباني و زمان نياز هست تا انسان‏.‏‏.‏‏.‏‏.‏ 253 00:22:10,820 --> 00:22:13,980 بياموزد چيزي که آنها به استارت گرفته اند چيست