1 00:01:00,670 --> 00:01:01,900 . . چي 2 00:01:04,640 --> 00:01:06,220 تو اينجا چکار ميکني ؟ 3 00:01:07,690 --> 00:01:11,180 . اومدم ببينمت 4 00:01:14,190 --> 00:01:15,340 منو ببيني ؟ 5 00:01:18,130 --> 00:01:20,190 چرا ميخواستي منو ببيني ؟ 6 00:01:21,960 --> 00:01:26,720 ميشه بريم يه جايي صحبت کنيم ، " سويونگ " ؟ 7 00:01:37,560 --> 00:01:41,390 اونوقت که براي پدرش مراسم يادبود گرفته بوديم . همينطور ساکت بود و هيچي نميگفت 8 00:01:41,390 --> 00:01:44,490 . ميگفت برادرش خارج زندگي ميکنه 9 00:01:44,490 --> 00:01:47,280 . . همينطور ساکت بود و بهانه مياورد 10 00:01:48,570 --> 00:01:53,810 آدم هميشه فقط به اين فکرميکنه که . اون چطور به اين خوبي دروغ ميگفته 11 00:01:53,810 --> 00:01:57,490 تو اين ازدواج طولاني که . باهم داشتيد يه کلمه از حرفاش راس نبود 12 00:02:00,320 --> 00:02:05,970 هرگز نميشه به آدمايي که قبلا به آدم دروغ گفتن . بطور کامل اعتماد کرد 13 00:02:08,050 --> 00:02:11,250 ميدوني من و پدرت تاحالا چطور باهم زندگي کرديم ؟ 14 00:02:12,790 --> 00:02:15,070 . هرگز به " کانگ گيبوم " اعتماد نداشتم 15 00:02:17,470 --> 00:02:20,910 ميدوني چيه که خيلي راحت تو قلبِ آدم ريشه ميدوونه ؟ 16 00:02:22,530 --> 00:02:23,830 . « شک » 17 00:02:25,640 --> 00:02:30,800 اولش با يه شک کوچيک شروع ميشه ، بعدش ميبيني که . همون يه ذره تبديل شده به گلوله ي شک 18 00:02:31,660 --> 00:02:34,850 جلوي ديدن و گوش کردنتُ ميگيره و . قلبتُ فريز ميکنه 19 00:02:34,850 --> 00:02:36,380 . آدمُ به عصبانيت ميندازه 20 00:02:37,880 --> 00:02:39,590 . آدم از دستش ديوونه ميشه 21 00:02:40,790 --> 00:02:45,300 ، اينطور زندگي برات خيلي سخت بود . براي همينم بود که به پدرت تسليم شدم 22 00:02:46,910 --> 00:02:49,440 . اما ، تو نميتوني کاري که من کردمُ بکني 23 00:02:50,390 --> 00:02:52,480 . سويونگ " هم اينو به خوبي ميدونه " 24 00:02:53,690 --> 00:02:55,990 . براي همينه که ميخواد تمومش کنه 25 00:02:58,730 --> 00:03:02,690 ، ميدونم هنوزم "سويونگ"ـو دوس داري 26 00:03:03,630 --> 00:03:08,590 اما ، " ووجه " . . عشق نميتونه باعثِ دوومِ . ازدواج باشه 27 00:03:09,980 --> 00:03:14,870 ، سويونگ " هم با اينکار موافقه " . . پس ، تا پدرت کارِ بدي با " سويونگ " نکرده 28 00:03:15,730 --> 00:03:19,850 . تو هم قبول کن و به کاراي ديگه فکرنکن . . 29 00:03:40,120 --> 00:03:41,800 چرا اومدي اينجا ؟ 30 00:03:44,660 --> 00:03:52,760 . نميدونم از کجا شروع کنم 31 00:03:54,190 --> 00:03:58,750 ، حتي صلاحيتشُ ندارم که اين حرفُ بهت بزنم 32 00:04:02,111 --> 00:04:06,850 . اما ، آدما خيلي مهم تر از غرورِت هستن 33 00:04:08,220 --> 00:04:10,050 . برو و از شوهرت بخواه ببخشتت 34 00:04:11,930 --> 00:04:15,600 ، اگه براي اينکار منو لازم داري . خودم ميرم و پدرشوهر و مادرشوهرتُ ميبينم 35 00:04:15,600 --> 00:04:18,050 ، جلوشون زانو ميزنم و اگه مجبور هم بشم . التماسشون ميکنم 36 00:04:22,260 --> 00:04:24,140 ميدونستي ازدواج کردم ؟ 37 00:04:26,390 --> 00:04:27,140 چطوري ؟ 38 00:04:27,140 --> 00:04:29,430 . اين الان مهم نيست 39 00:04:30,170 --> 00:04:35,540 الان مهم اينه که اين وضعيتي که . توش هستيُ حل کني 40 00:04:35,540 --> 00:04:39,550 برو معذرت خواهي کن و . ازشون بخواه ببخشنت 41 00:04:41,040 --> 00:04:42,710 اومدي اينجا که اينارو بهم بگي ؟ 42 00:04:43,710 --> 00:04:45,450 بهم بگي برم التماسشون کنم ؟ 43 00:04:45,450 --> 00:04:47,380 برم ازشون بخوام منو ببخشن ؟ 44 00:04:48,160 --> 00:04:50,210 جوري بهشون التماس کن انگار که . زندگيت بهش وابسته ـس 45 00:04:51,020 --> 00:04:54,850 . نميتوني اينطوري شوهرِ بي نظيرتُ از دست بدي 46 00:04:55,520 --> 00:04:58,000 پدر ، به چشمِ تو من آدم نيستم ؟ 47 00:04:59,310 --> 00:05:02,820 . بهت دروغ گفتم و رفتم ازدواج کردم 48 00:05:02,820 --> 00:05:04,810 . بهت به دروغ گفتم که ميخوام برم خارج درس بخونم 49 00:05:04,810 --> 00:05:07,100 . باهات قطع رابطه کردم و ازدواج کردم 50 00:05:07,850 --> 00:05:11,750 ، وقتي باهام اينطوري کني اونوقت من بايد چکار کنم ؟ 51 00:05:15,070 --> 00:05:19,040 اومدي بهم بگي با وجودِ اينکه . . باهات قطع رابطه کردم 52 00:05:19,650 --> 00:05:21,780 هنوزم دوستم داري ؟ . . 53 00:05:23,760 --> 00:05:26,120 ، باهام اينطوري نکن آخه با اين وضع اونوقت بايد چکار کنم ؟ 54 00:05:26,120 --> 00:05:29,150 . هيچکدومِ اينا مهم نيست 55 00:05:29,150 --> 00:05:32,540 . اولويتت اينه که اين وضعيتُ حل کني 56 00:05:33,540 --> 00:05:35,280 از کجا ميدونستي که ازدواج کردم ؟ 57 00:05:36,340 --> 00:05:38,600 . . خب 58 00:05:39,250 --> 00:05:43,390 يه روز رفته بودم پياده روي که . اتفاقي از جلويِ محله ي شماها رد شدم 59 00:05:43,390 --> 00:05:49,380 ميخواستم برم " بوکهانسان " که . ديدم تو از درِ اون خونه اومدي بيرون 60 00:05:49,630 --> 00:05:50,790 . اينطوري بود که فهميدم 61 00:05:50,790 --> 00:05:52,790 پس ، چرا بهم چيزي نگفته بودي ؟ 62 00:05:52,790 --> 00:05:54,750 چرا حتي به " سانگوو " هم هيچي نگفتي ؟ 63 00:05:55,870 --> 00:05:57,910 . . چونکه 64 00:05:59,590 --> 00:06:02,060 بخاطرِ اينکه دوستم داري ، آره ؟ 65 00:06:04,120 --> 00:06:06,340 . ميدونم خيلي دوسم داري 66 00:06:06,340 --> 00:06:09,200 هرروز ميومدي اونجا که ، ببيني زندگيِ خوبي دارم يا نه 67 00:06:09,200 --> 00:06:13,140 بعدش يه بار روز يکشنبه بود که . ووجه"ـرو از تصادف با اون ماشين نجات دادي" 68 00:06:15,980 --> 00:06:18,090 . . " سويونگ " 69 00:06:18,090 --> 00:06:19,520 . . حالا 70 00:06:20,260 --> 00:06:23,820 بايد از اينکه جونِ "ووجه"ـرو نجات دادي . . ، ازت تشکر کنم 71 00:06:26,130 --> 00:06:28,060 اما ، ما ديگه از هم جدا شديم و . براي همينم نميتونم اينو بگم 72 00:06:29,120 --> 00:06:31,680 چي ؟ . . از هم جدا شديد ؟ 73 00:06:31,680 --> 00:06:34,340 . براي همينه که اومده بودم ببينمت 74 00:06:35,160 --> 00:06:37,370 . . اگه اينقدر دلنگرانم بودي 75 00:06:38,440 --> 00:06:41,430 نبايد کاري ميکردي که . . . بخاطرِ تو بقيه حقيقتُ بفهمن 76 00:06:45,330 --> 00:06:50,070 چي ؟ . . بخاطرِ من ؟ 77 00:06:51,670 --> 00:06:53,111 مگه نميدونستي ؟ 78 00:06:53,930 --> 00:06:56,080 . ووجه " بخاطرِ تو بوده که حقيقتُ فهميده " 79 00:07:00,330 --> 00:07:02,460 . حتي تو شرکتِ " ووجه " کار هم گرفته بودي 80 00:07:02,460 --> 00:07:05,350 يعني نميدونستي آخرسر اينطور ميشه ؟ 81 00:07:05,350 --> 00:07:07,580 . بايد بهم ميگفتي 82 00:07:07,580 --> 00:07:10,130 چطور فکرکردي که بري تو شرکت " ووجه " کار کني ؟ 83 00:07:13,590 --> 00:07:21,220 . اون موقع . . راهِ ديگه اي نداشتم 84 00:07:22,410 --> 00:07:27,200 قبلا تو گذشته از اينکارا ميکردي و . هنوزم داري اينکارو ميکني 85 00:07:28,630 --> 00:07:32,800 ميخواستي بهترين کارُ بکني . . اما ، هيچ راهِ . ديگه اي نداشتي 86 00:07:42,830 --> 00:07:46,120 چرا فقط از ديدِ خودت به بقيه محبت ميکني ؟ 87 00:07:46,120 --> 00:07:48,111 . تو اون محبتي که ازت ميخوامُ بهم نميدي 88 00:07:48,111 --> 00:07:50,620 هرکاري که خودت دوس داري ميکني و . " اسمشُ ميذاري " دوست داشتن 89 00:07:57,350 --> 00:07:58,640 . . متاسفم 90 00:07:59,760 --> 00:08:02,050 ، اگه ميدونستي ازدواج کردم چرا خودتُ نزدي به اون راه و نديد نگرفتيش ؟ 91 00:08:02,050 --> 00:08:03,760 يا چرا نيومدي سراغم و موهامُ بگيري بکِشي و با خودت ببريم ؟ 92 00:08:03,760 --> 00:08:05,940 چرا اينقدر يواشکي از دور نگام ميکردي ؟ 93 00:08:05,940 --> 00:08:08,670 چرا اينقدر درمورد دختري که ترکِت کرده بود کنجکاو بودي ؟ 94 00:08:12,400 --> 00:08:17,350 . . اگه تقصيرِ منه ، ميرم "ووجه"ـرو ميبينم و 95 00:08:17,350 --> 00:08:18,460 ، پدر 96 00:08:21,870 --> 00:08:25,820 تو خودتُ با اينکه فکرميکني تمام کاراتُ ، بخاطرِ بچه هات ميکني گول ميزني 97 00:08:26,560 --> 00:08:28,530 . لطفا ديگه اينقدر خودتُ گول نزن 98 00:08:33,880 --> 00:08:35,860 . ديگه هم هرگز نيا ديدنم 99 00:08:35,860 --> 00:08:38,120 . ديگه اينجا کار نميکنم 100 00:08:49,380 --> 00:08:50,440 سويونگ " ؟ " 101 00:08:50,440 --> 00:08:51,870 سويونگ " ؟ " 102 00:08:54,280 --> 00:08:56,200 کجا زندگي ميکني ؟ 103 00:09:00,820 --> 00:09:02,700 . " برگرد خونه ، " سويونگ 104 00:09:06,720 --> 00:09:09,580 خونه ؟ کدوم خونه ؟ 105 00:09:09,580 --> 00:09:11,740 مگه خونه اي دارم که برگردم بهش ؟ 106 00:09:14,040 --> 00:09:18,050 ، يه لطفي در حقَم بکن . لطفا از زندگيم بيرون بمون 107 00:09:19,470 --> 00:09:22,780 همون سه سال پيش که . از خونه رفتم ، ديگه از دخترِ تو بودن دست کِشيدم 108 00:09:22,780 --> 00:09:25,390 . . اگه ميخواستم بعنوان دخترت زندگي کنم 109 00:09:25,390 --> 00:09:27,390 فکرکردي ديگه همچين کاري ميکردم ؟ . . 110 00:11:35,650 --> 00:11:38,750 " قرارِ شام با رئيسِ گروهِ " هِسان " ، آقاي " جانگ . داريد 111 00:11:38,750 --> 00:11:40,080 . باشه 112 00:11:40,080 --> 00:11:42,650 چرا نائب رئيس شرکت نيست ؟ 113 00:11:42,650 --> 00:11:46,080 ، خانمتون زنگ زدن و گفتن برن ديدنشون . ايشون رفتن خونه 114 00:11:51,150 --> 00:11:53,490 انگار اون بيشتر از من دوس داره . براي طلاقِشون پيش قدم بشه 115 00:11:54,950 --> 00:11:56,990 . نميدونم اين بچه آخرسر اومده سرِ عقل يا نه 116 00:12:02,130 --> 00:12:03,530 . . رئيس 117 00:12:07,070 --> 00:12:10,650 . لطفا حداقل پيش پرداختُ بديد . . 118 00:12:10,650 --> 00:12:14,720 . کم کم داريم به لبه ي ورشکستگي ميرسيم 119 00:12:16,310 --> 00:12:19,760 تو طرح هاي مارو فروختي و . باعث شدي محصولاتمون بي ارزش بشه 120 00:12:19,760 --> 00:12:21,370 واقعا ازم انتظار داري با اينحال بهت پولَم بدم ؟ 121 00:12:22,960 --> 00:12:28,250 ، لطفا همين يه بارُ از اشتباهم چشم پوشي کنيد . ديگه هرگز تکرار نميشه 122 00:12:28,250 --> 00:12:32,270 به آدمايي که ازم ميخوان فقط يه بار ديگه . بهشون اعتماد کنم ، هيچ اعتمادي ندارم 123 00:12:33,190 --> 00:12:38,190 ، بعضي اشتباها قابلِ بخشش هستن . بعضي هاشون نه 124 00:12:38,190 --> 00:12:41,430 ، کسي که يه اشتباهِ غيرقابل بخشش ميکنه 125 00:12:41,430 --> 00:12:43,340 . آدمِ نابخشودني اي هست 126 00:13:04,310 --> 00:13:06,160 چرا ازم چيزي نميپرسي ؟ 127 00:13:07,390 --> 00:13:11,170 ، اينکه خانوادم ميخواد درمورد خواهرت چکار کنه 128 00:13:11,170 --> 00:13:13,670 يه ذره هم دلت نميخواد بدوني درموردش چطور فکرميکنيم ؟ 129 00:13:15,170 --> 00:13:22,670 ميدونم خانوادت به چي فکرميکنن و . ميخوايد چکار کنيد 130 00:13:25,111 --> 00:13:26,790 . متاسفم 131 00:13:26,790 --> 00:13:29,680 ، ميدونم از قصد به کسي چيزي نگفتي . نميخواد نگران باشي 132 00:13:29,680 --> 00:13:31,200 . خودمون از پسِش برمياييم 133 00:13:32,660 --> 00:13:35,060 سويونگ " بهت زنگ نزده ؟ " 134 00:13:37,260 --> 00:13:38,860 . هنوز نه 135 00:13:38,860 --> 00:13:41,420 . خواهرتَم عجب آدميه 136 00:13:41,420 --> 00:13:44,440 اگه عاشقِ برادرمه ، نبايد ازش بخواد ببخشتش ؟ 137 00:13:44,440 --> 00:13:46,920 حتي نميدونه ما بخاطرِ اون چه سختي هايي که . نکِشيديم 138 00:13:51,930 --> 00:13:55,470 خانوادت درمورد ما هم ميدونه ؟ 139 00:13:57,490 --> 00:13:59,560 ، سويونگ " چيزي نميدونه " 140 00:13:59,560 --> 00:14:04,990 . اما ، برادرم فهميده 141 00:14:07,320 --> 00:14:09,520 برادرت همه چيُ ميدونسته ؟ 142 00:14:09,520 --> 00:14:14,610 ، اون حقيقتُ ميدونسته و چيزي نگفته . تمام زحمت هايي که کِشيديم براي هيچي بوده 143 00:14:24,920 --> 00:14:29,580 « لطفا بعد از شنيدن صداي بوق پيام خود را بگذاريد » 144 00:14:29,580 --> 00:14:33,680 . سويونگ " تو تنها نيستي ، باهام حرف بزن " 145 00:14:33,680 --> 00:14:36,940 ! " نونا . . هِي ، " لي سويونگ 146 00:14:41,960 --> 00:14:43,290 . . " سويونگ " 147 00:14:49,550 --> 00:14:51,870 ، اگه ميخوايد از اينجا بعنوان دفتر وکالت استفاده کنيد 148 00:14:51,870 --> 00:14:54,610 . ميتونيد يه ديوار شيشه اي اينجا بذاريد 149 00:14:55,850 --> 00:14:57,730 . خوبه 150 00:15:19,890 --> 00:15:22,130 فقط يه سِري کارد و چنگال ميخوايد ؟ 151 00:15:22,130 --> 00:15:25,040 . بله ، ميخوام تنهايي زندگي کنم 152 00:15:52,020 --> 00:15:53,420 آقاي " لي " ؟ 153 00:15:54,710 --> 00:15:57,650 کاري هست که انجام بدم ؟ 154 00:15:58,800 --> 00:16:03,650 . خودم ميتونم به تنهايي از پسِش بربيام 155 00:16:03,650 --> 00:16:05,300 چرا نميري خونه ؟ 156 00:16:05,300 --> 00:16:07,740 . نه ، چيزي نيست 157 00:16:09,300 --> 00:16:12,990 من از اون آدمايي نيستم که . بتونم همه چيُ توي خودم نگه دارم 158 00:16:12,990 --> 00:16:15,720 . همه چيُ ديشب شنيدم 159 00:16:17,420 --> 00:16:20,000 . بچه ها واقعا بي فايدَن 160 00:16:20,900 --> 00:16:25,010 پسرم بهم گفته بود ميخواد بره فيليپين درس بخونه و . اونوقت ديدم که رفته کار و کاسبي براي خودش راه انداخته 161 00:16:25,010 --> 00:16:27,830 . پسرِ بدجنسيه . . پنج سالي ميشه نديدمش 162 00:16:27,830 --> 00:16:29,780 . فقط هروقت که پول لازم باشه بهم زنگ ميزنه 163 00:16:30,810 --> 00:16:34,890 هرپدر و مادري بچه اش بعضي وقتا . قدرنشناس ميشه 164 00:16:34,890 --> 00:16:38,960 پس ، نميخواد اينقدر يه جوري اينجا وايسي که . انگار ده سال پيرتر شدي 165 00:16:38,960 --> 00:16:42,440 . اينقدر درمونده نباش ، برو خونه 166 00:17:00,500 --> 00:17:03,510 . آقاي " لي " ؟ . . يه لحظه صبر کن 167 00:17:07,080 --> 00:17:08,060 ميخواي بري مشروب بخوري؟ 168 00:17:08,060 --> 00:17:09,240 . آره 169 00:17:09,940 --> 00:17:11,800 چرا نميايي دوتايي باهم بريم ؟ 170 00:17:11,800 --> 00:17:15,111 . ميرم بهشون يه خونه اي نشون بدم و برميگردم 171 00:17:15,680 --> 00:17:18,180 . نه ، بايد يکيُ ببينم . . تو برو 172 00:17:19,210 --> 00:17:21,550 ميخواي کسيُ ببيني ؟ . . کيُ ؟ 173 00:17:22,140 --> 00:17:24,600 . يه دوسته . . تو برو به کارِت برس 174 00:17:26,280 --> 00:17:30,510 . باشه ، دفعه ي ديگه مشروب ميخوريم . . خداحافظ 175 00:17:30,510 --> 00:17:31,830 ! اومدم 176 00:17:57,650 --> 00:17:59,790 . . اگه اينقدر دلنگرانم بودي » 177 00:17:59,790 --> 00:18:03,080 نبايد ميذاشتي بخاطرِ تو بقيه حقيقتُ درموردم . . . بفهمن 178 00:18:15,780 --> 00:18:19,400 . بخاطرِ تو بوده که " ووجه " حقيقتُ بفهمه 179 00:18:20,760 --> 00:18:23,880 چطور فکرکردي که بري و « تو شرکتِ " ووجه " کار کني ؟ 180 00:18:26,480 --> 00:18:28,520 . نميدونم 181 00:18:43,670 --> 00:18:46,700 چرا فقط از ديدِ خودت به بقيه محبت ميکني ؟ » 182 00:18:46,700 --> 00:18:48,680 . تو اون عشقي که ازت ميخوامُ بهم نميدي 183 00:18:48,680 --> 00:18:51,540 هرکاري که خودت دوس داري ميکني و . « " اسمشُ ميذاري " دوست داشتن 184 00:18:52,330 --> 00:18:54,250 ! پدر ، خواهش ميکنم . . خواهش ميکنم 185 00:18:54,250 --> 00:18:57,850 . خواهش ميکنم ديگه نگو اينکارارو بخاطرِ ما ميکني 186 00:19:02,790 --> 00:19:05,250 . من چقدر ديوونه و احمقم 187 00:19:08,430 --> 00:19:10,600 . آدمِ درمونده اي هستما 188 00:19:18,860 --> 00:19:23,600 لي سويونگ " . . چطور تونست باهام اينطوري کنه ؟ " 189 00:19:24,650 --> 00:19:27,460 چطور ميتونه باهام اينطوري کنه ؟ 190 00:19:29,590 --> 00:19:34,320 اگه تمام کارا و حرفاي " سويونگ " جدي و واقعي باشه ، چکار ميکني ؟ 191 00:19:35,820 --> 00:19:37,300 . حرفاش جدي نبود 192 00:19:38,220 --> 00:19:41,750 بهت گفته بودم که اگه بفهمه بقيه حقيقتُ . فهميدن ، نميتونه از عهده اش بربياد 193 00:19:44,700 --> 00:19:47,240 اصلا نميخواد بهم نشون بده که . درواقع چرا اونکارو کرده بوده 194 00:19:47,240 --> 00:19:49,050 ديگه چه کاري از دستم برمياد ؟ 195 00:19:49,050 --> 00:19:51,830 اول بايد متوجهِ وضعيتش بشم و درکِش کنم تا . بتونم پدر و مادر و خانوادمُ راضي کنم 196 00:19:51,830 --> 00:19:54,520 وقتي هيچي ازش نميدونم چه کاري از دستم برمياد ؟ 197 00:19:54,520 --> 00:19:58,030 ، حتي اگرم حقيقتُ بفهمي ميخواي پدر و مادرتُ چکار کني ؟ 198 00:20:01,920 --> 00:20:06,590 واقعا ميخواي چون نميتوني ازش دست بکِشي بيخيالِ پدر و مادرت بشي ؟ 199 00:20:16,480 --> 00:20:18,570 ، به خانم صاحب مغازه زنگ زدم 200 00:20:18,570 --> 00:20:21,380 . گفت پدر دوساعت پيش رفته بيرون 201 00:20:23,250 --> 00:20:24,940 پس ، چرا هنوز برنگشته خونه ؟ 202 00:20:33,720 --> 00:20:36,230 « . . دستگاه مشترک موردنظر خاموش مي باشد » 203 00:20:36,230 --> 00:20:38,260 . انگار موضوع جديِ ، ميرم بيرون 204 00:20:38,260 --> 00:20:39,890 . منم باهات ميام 205 00:20:39,890 --> 00:20:42,880 . نه ، هوا سردِ . . تو خونه منتظر باش 206 00:20:42,880 --> 00:20:44,890 . ممکنه پدر برگرده خونه 207 00:20:52,830 --> 00:20:56,010 پدرمُ نديديد ؟ 208 00:20:56,010 --> 00:20:59,010 . ميگفت که ميخواد با يکي از دوستاش مشروب بخوره 209 00:20:59,920 --> 00:21:01,220 با دوستش ؟ 210 00:21:38,320 --> 00:21:39,570 پدر ؟ 211 00:21:47,870 --> 00:21:49,900 چرا داري تنهايي مشروب ميخوري ؟ 212 00:21:49,900 --> 00:21:53,030 چرا با آقاي " يو " يا من نيومدي بيرون ؟ 213 00:21:59,550 --> 00:22:01,590 چرا اينقدر زياده روي کردي ؟ 214 00:22:01,590 --> 00:22:05,190 سويونگ " بعد از اينکه چندروز با خودش فکرکنه " . بهم زنگ ميزنه 215 00:22:13,260 --> 00:22:15,560 . پاشو ، بريم خونه 216 00:22:15,560 --> 00:22:17,220 . . " سانگوو " 217 00:22:27,160 --> 00:22:29,410 . . " سويونگ " 218 00:22:30,670 --> 00:22:33,440 سويونگ " بهت زنگ زده ؟ " 219 00:22:36,610 --> 00:22:41,970 . . خواهرت بخاطرِ من بوده که 220 00:22:43,490 --> 00:22:45,310 . آخرسر به اين وضع افتاده . . 221 00:22:46,910 --> 00:22:52,180 . من همه چيُ براش خراب کردم 222 00:22:54,070 --> 00:22:56,070 منظورت چيه ؟ 223 00:23:16,520 --> 00:23:23,950 . . وقتي از اونکارو استعفا دادم 224 00:23:25,150 --> 00:23:29,520 . اون نميدونست من کيَم . . 225 00:23:33,840 --> 00:23:36,900 پدر ، قاطي کردي ؟ 226 00:23:36,900 --> 00:23:39,400 چطور فکرکردي بري تو اون شرکت کار کني ؟ 227 00:23:41,690 --> 00:23:44,070 تو اتفاقي "سويونگ"ـو ديدي و . خواستي ببينيش 228 00:23:44,070 --> 00:23:47,111 . نبايد همچين کاري ميکردي ، اما . . قابل درکه 229 00:23:47,111 --> 00:23:49,390 آخه چطور تونستي تو اون شرکت کار کني ؟ 230 00:23:49,390 --> 00:23:53,780 به دامادت ميگفتي " نائب رئيس " ، آخه مگه قاطي کردي ؟ 231 00:23:53,780 --> 00:23:55,970 چرا اينقدر عجولانه رفتار کردي ؟ 232 00:23:55,970 --> 00:24:00,180 . آره . . من همچين آدميَم 233 00:24:00,180 --> 00:24:01,630 ! پدر 234 00:24:01,630 --> 00:24:03,890 من همچين آدميَم . . که چي ؟ 235 00:24:05,330 --> 00:24:07,570 هيچ مهارت و استعدادي ندارم و . خيليَم بي فکرَم 236 00:24:07,570 --> 00:24:10,670 که چي ؟ 237 00:24:10,670 --> 00:24:12,430 چي ؟ 238 00:24:12,430 --> 00:24:15,030 چي ؟ - . تمومش کن - 239 00:24:17,810 --> 00:24:20,810 . اون زيادي غرورِش بالاس . . منم بدترش کردم 240 00:24:21,630 --> 00:24:26,720 ، من باعث شدم همچين آدمي بشه همَش تقصيرِ منه . . حالا که چي ؟ 241 00:24:27,750 --> 00:24:30,620 . من همچين پدرِ بي خاصيتيَم 242 00:24:33,090 --> 00:24:36,640 . خيلي دلم براش ميسوزه 243 00:24:36,640 --> 00:24:42,620 ، اون غرورِ زيادي داره . دلم به حالش ميسوزه 244 00:24:48,290 --> 00:24:52,010 ! پدر 245 00:25:17,610 --> 00:25:19,750 چرا " سانگوو " هنوز برنگشته خونه ؟ 246 00:25:25,950 --> 00:25:27,740 ! اوپا 247 00:25:27,740 --> 00:25:29,170 ! پدر 248 00:25:48,700 --> 00:25:49,900 . اوپا 249 00:25:51,430 --> 00:25:56,400 هوجونگ " ، تو اول برو بخواب . . فکرکنم " . يه مدت بايد پيش پدر بمونم 250 00:25:56,400 --> 00:25:58,400 چي شده ؟ 251 00:26:03,590 --> 00:26:06,630 . بعدا بهت ميگم ، متاسفم 252 00:26:08,260 --> 00:26:11,550 باشه ، کاري هست که از دستم بربياد ؟ 253 00:26:11,550 --> 00:26:14,150 . خودم مراقبشَم ، نگران نباش و برو استراحت کن 254 00:27:02,220 --> 00:27:04,520 به اين زودي براي دفتر کار هم رفتي يه جا ديدي و قراردادشُ امضا کردي ؟ 255 00:27:04,520 --> 00:27:07,950 . آره ، يه جايي پيدا کردم که به اندازه ي پولم بود 256 00:27:07,950 --> 00:27:10,180 . چه سريع 257 00:27:10,180 --> 00:27:12,380 نميخواي قبل از اينکه کارِتُ شروع کني اول يه استراحتي بکني ؟ 258 00:27:13,230 --> 00:27:15,000 . دارم فردا نقل مکان ميکنم 259 00:27:15,000 --> 00:27:17,870 همينطور که براي باز کردنِ دفتر تمرين ميکنم . سعي ميکنم ياد بگيرم که چطور استراحت کنم 260 00:27:17,870 --> 00:27:20,280 ميخواي سعي کني ياد بگيري که چطور استراحت کني ؟ 261 00:27:21,290 --> 00:27:23,590 ، بيشتر آدما همينطوري استراحت ميکنن . سعي نميکنن که استراحت کنن 262 00:27:37,400 --> 00:27:39,080 . برگشتم 263 00:27:39,400 --> 00:27:41,580 . ووجه " ، بيا بشين " 264 00:27:43,170 --> 00:27:44,850 . به بچه ها بگو بيان پايين 265 00:27:51,020 --> 00:27:54,450 قبل از اينکه خبرا پخش بشه و ، خانوادمون شرمنده بشه 266 00:27:54,450 --> 00:27:57,910 . ووجه " ، بايد به کاراي طلاق برسي و تمومش کني " 267 00:27:58,700 --> 00:28:00,600 . ميونگ " ، " سونگجه " ، ديگه همه چي تموم شد " 268 00:28:05,260 --> 00:28:07,160 ، نميتونيد اينطوري بکنيد 269 00:28:07,160 --> 00:28:09,100 اصلا حتي به حرفاي " سويونگ " گوش کرديد ؟ 270 00:28:09,100 --> 00:28:11,960 به چي گوش بديم ؟ . . چه فايده اي داره ؟ 271 00:28:11,960 --> 00:28:15,090 . بايد داستانِ اونَم گوش بديد 272 00:28:15,090 --> 00:28:18,390 حتما زندگيِ سختي با پدر و مادرِ . بيچاره و بي پول و بي استعدادش داشته 273 00:28:18,390 --> 00:28:21,500 ، اونا هنوزم پدر و مادرش هستن . اون کارِ نابخشودني اي کرده 274 00:28:22,740 --> 00:28:23,970 . مامان 275 00:28:24,650 --> 00:28:27,700 . سويونگ " حرفاشُ با مادرت زده " 276 00:28:31,560 --> 00:28:33,240 . ميرم بالا 277 00:28:46,340 --> 00:28:49,510 ووجه " ، واقعا ميخواي اينطوري تمومش کني ؟ " 278 00:28:51,070 --> 00:28:52,990 . کارِ ديگه اي از دستم برنمياد 279 00:28:54,130 --> 00:28:57,740 . تو زيادي خوبي ، دليلش همينه 280 00:28:59,420 --> 00:29:00,960 منظورت چيه ؟ 281 00:29:02,740 --> 00:29:06,740 اگه آدمِ رقت انگيز و بيچاره اي مثل من بودي . طورِ ديگه اي فکرميکردي 282 00:29:08,730 --> 00:29:11,320 . اما ، هرگز براي تو همچين اتفاقي نميفته 283 00:29:50,400 --> 00:29:53,440 . هرچقدر که ميتوني همونجا بمون 284 00:29:54,040 --> 00:29:57,030 . پيشِ گل پسرت بمون و زندگيِ مسخره داشته باش 285 00:29:57,030 --> 00:29:59,730 اونوقته که ميفهمي يه سرپرستِ عادي براي . خانواده بودن چقدر خوبه 286 00:30:04,880 --> 00:30:06,470 صداي چي بود ؟ 287 00:30:13,930 --> 00:30:16,080 اون چيه ؟ 288 00:30:16,420 --> 00:30:18,160 . خداي من . . حتما دزده 289 00:30:49,590 --> 00:30:51,650 کي اونجاس ؟ 290 00:31:12,840 --> 00:31:14,980 نکنه توهم زدم ؟ 291 00:31:21,370 --> 00:31:23,350 الو ؟ 292 00:31:23,350 --> 00:31:25,040 . سلام ، عزيزم 293 00:31:25,040 --> 00:31:28,430 منم ، کجايي ؟ 294 00:31:28,430 --> 00:31:33,780 تقريبا خونه اي ؟ . زود باش بيا ، خيلي خسته ام . . ميبينمت 295 00:31:39,270 --> 00:31:42,290 چرا وقتي که بهش نياز دارم ، خونه نيست ؟ 296 00:31:42,290 --> 00:31:45,420 . تو همچين وقتايي آدم يه مرد لازم داره 297 00:32:05,230 --> 00:32:07,060 . . محصولي که امروز ميخوايم معرفي کنيم 298 00:32:07,060 --> 00:32:11,140 ، دستگاهِ دوئه چرخشيِ . . . معروفترين دستگاهِ قلبي عروقيِ دنيا 299 00:32:12,590 --> 00:32:15,690 چطور جرأت کرده ؟ 300 00:32:20,830 --> 00:32:23,820 . حالا که ديگه نميتونم بهش بگم برگرده خونه 301 00:32:23,820 --> 00:32:25,970 ، بذاريد درمورد اين محصول براتون بگم 302 00:32:25,970 --> 00:32:31,150 استفاده ازش خيلي آسونه و . با اينحال خيلي موثره 303 00:32:31,150 --> 00:32:33,890 . استفاده ازش خيلي آسونه 304 00:32:33,890 --> 00:32:37,220 ، همينطور که ميبينيد 305 00:32:37,220 --> 00:32:41,010 ، فقط بايد به سمت چپ و راست حرکت کنيد 306 00:32:41,010 --> 00:32:43,590 . و بدنتونو به سمت مخالف بچرخونيد 307 00:32:43,590 --> 00:32:47,640 . اونجاش بايد لبخندِ بزرگتري ميزدم 308 00:32:47,640 --> 00:32:50,890 بنظرت خيلي خسته کنندَس ، آره ؟ 309 00:32:51,790 --> 00:32:53,650 . آره 310 00:32:53,650 --> 00:32:57,300 ، اما . . من يه بازيگرم . بايد وانمود کنم که خسته کننده نيست 311 00:32:58,220 --> 00:32:59,940 خيلي تابلوئه ؟ 312 00:33:00,320 --> 00:33:02,990 . نه ، خوشحال بنظر ميرسي 313 00:33:03,700 --> 00:33:04,850 جونِ من ؟ 314 00:33:07,090 --> 00:33:11,690 از بازيگريم خيلي راضي نيستم ، اما . . تا وقتي که . بشه بيننده هارو گول زد خوبه 315 00:33:14,150 --> 00:33:16,750 . اميدوارم خوب فروش بره 316 00:33:19,410 --> 00:33:22,330 اينقدر کارتُ دوس داري ؟ 317 00:33:23,940 --> 00:33:28,530 چيه ؟ تو از اينکارم شرمنده اي ؟ 318 00:33:28,530 --> 00:33:32,350 . برام مهم نيست ، زندگيِ خودته پدر 319 00:33:32,350 --> 00:33:36,630 ، آره . . منم همينو ميگم . . " چرا اين " کيم گانسون 320 00:33:36,630 --> 00:33:39,510 چرا اون نميتونه درکَم کنه ؟ 321 00:33:42,710 --> 00:33:44,670 . . تو و مامان 322 00:33:44,670 --> 00:33:46,560 ميخوايد به اينکار ادامه بديد ؟ . . 323 00:33:46,560 --> 00:33:48,430 . بايد به يه راه حلي برسيد 324 00:33:49,440 --> 00:33:52,230 . منم دارم همينکارو ميکنم 325 00:33:53,320 --> 00:33:54,970 . ترک کردنِ خونه که راه حل نيست 326 00:33:56,480 --> 00:34:02,120 ، اون تمام فکراي تو کله اش مثل يه تيکه سنگه . عوض بشو نيست که نيست 327 00:34:03,720 --> 00:34:08,320 پس ، ميخوايد از هم جدا بشيد ؟ 328 00:34:09,780 --> 00:34:14,940 ميخوام سنگِ بزرگتر و قوي تري ، از اون بشم 329 00:34:15,630 --> 00:34:21,140 ، اگه خودم اول اونو لِه نکنم . اون ميزنه منو تبديل به گرد و خاک ميکنه 330 00:34:38,910 --> 00:34:40,660 پدر ، حالت خوبه ؟ 331 00:34:41,810 --> 00:34:44,420 . سويونگ"ـو پيدا کن و بيارش خونه" 332 00:34:44,420 --> 00:34:45,480 چي ؟ 333 00:34:45,480 --> 00:34:48,550 يه اتاق براي خودم پيدا ميکنم و . از اينجا ميرم 334 00:34:48,550 --> 00:34:51,930 . سويونگ"ـو بيار اينجا و باهم زندگي کنيد" 335 00:34:51,930 --> 00:34:53,060 ! پدر 336 00:34:53,060 --> 00:34:55,330 . شما دوتا خوب باهم کنار مياييد 337 00:34:55,930 --> 00:34:58,070 پدر ، آخه اين چه حرفيه ؟ 338 00:35:00,710 --> 00:35:03,260 چرا " سويونگ " بايد بخواد بياد اينجا زندگي کنه ؟ 339 00:35:04,200 --> 00:35:06,190 چون نميتونست از عهده اي اين موضوع . بربياد ، از خونه ي شوهرش زد بيرون 340 00:35:06,190 --> 00:35:08,630 فکرکردي اگه از اينجا بري ، اونم مياد اينجا زندگي کنه ؟ 341 00:35:08,630 --> 00:35:10,630 پدر ، مگه خودت نميدوني " سويونگ " چطور آدميه ؟ 342 00:35:10,630 --> 00:35:12,970 . براي همينه که دارم اينو ازت ميخوام 343 00:35:12,970 --> 00:35:16,380 اينطوري بهتر از اينه که . بذاري يه زندگي تک و تنها داشته باشه 344 00:35:16,380 --> 00:35:20,280 ، بهش بگو من اصلا اينجا زندگي نميکردم . اونوقت قبول ميکنه که بياد 345 00:35:20,280 --> 00:35:22,090 . خواهش ميکنم تمومش کن 346 00:35:28,240 --> 00:35:29,800 سويونگ " ؟ " 347 00:35:30,580 --> 00:35:34,000 نتونسته از عهده اش بربياد و رفته ؟ 348 00:35:35,910 --> 00:35:38,111 ، خواهرم درحال حاضر اينجا نيست » 349 00:35:38,111 --> 00:35:39,870 . بعدا برات توضيح ميدم 350 00:35:41,160 --> 00:35:43,360 اسمِ خواهرت چيه ؟ 351 00:35:44,550 --> 00:35:47,160 . « " سويونگ " ، " لي سويونگ " 352 00:35:50,140 --> 00:35:52,610 درموردِ همون خواهريِ که ميخواست بره خارج درس بخونه ؟ 353 00:36:07,590 --> 00:36:09,440 ، " سويونگ " 354 00:36:09,440 --> 00:36:11,430 کِي بيدار شدي ؟ 355 00:36:11,430 --> 00:36:15,040 چرا اين همه غذا درست کردي ؟ 356 00:36:15,040 --> 00:36:18,680 ، آخه تو اين مدت تو خونه ات موندم . بايد قبل از رفتنم برات غذا درست کنم 357 00:36:19,420 --> 00:36:21,020 واقعا ؟ 358 00:36:21,020 --> 00:36:22,130 . بيا بخوريم 359 00:36:27,870 --> 00:36:29,210 سويونگ " ؟ " 360 00:36:29,810 --> 00:36:30,720 بله ؟ 361 00:36:30,720 --> 00:36:32,690 چرا نميري "سانگوو"ـرو ببيني ؟ 362 00:36:32,690 --> 00:36:34,560 . احتمالا همه چيُ ميدونه 363 00:36:34,560 --> 00:36:38,550 حتما چون نتونسته باهات تماس بگيره ، خيلي . دلنگرانه 364 00:36:40,410 --> 00:36:42,540 . بعد از اينکه امروز نقل مکان کردم ميبينمش 365 00:36:42,540 --> 00:36:47,510 ، وقتي از سرِ کار برگشتم نقل مکان کن . اينطوري ميتونم کمکت کنم 366 00:36:47,510 --> 00:36:50,910 ، خودم تنهايي از پسِش برميام . چيز زيادي ندارم که 367 00:36:50,910 --> 00:36:54,090 دوس داري تمام کارارو خودت بکني ، مگه نه ؟ 368 00:36:54,090 --> 00:36:56,080 . وسايلِ خونه اتَم خودت تنهايي خريدي 369 00:36:57,600 --> 00:36:59,840 اما ، قرارِ باهم کار کنيم ديگه . . مگه نه ؟ 370 00:36:59,840 --> 00:37:02,630 وقتي خونه رو تر و تميز کردم دعوتت ميکنم . بيايي ببينيم ، يادت نره 371 00:37:04,920 --> 00:37:08,210 بعد از اينکه نقل مکان کردي ميخواي چکار کني ؟ 372 00:37:09,560 --> 00:37:15,880 راستش نميدونم از چي خوشم مياد يا . دوس دارم چه کارايي بکنم 373 00:37:15,880 --> 00:37:17,280 چي ؟ 374 00:37:17,280 --> 00:37:20,420 قبل از ازدواجم وقت نداشتم تا کارايي که . دوس دارمُ بکنم 375 00:37:20,420 --> 00:37:23,490 ، بعد از اينکه ازدواج کردم . فقط دنبالِ " ووجه " بودم و هرکار اون ميکرد ميکردم 376 00:37:23,490 --> 00:37:26,810 تو يه کتاب خوندم اگه آدم بخواد . . خودشُ کشف کنه 377 00:37:26,810 --> 00:37:29,560 . بايد از وقت و پولِش براش مايه بذاره . . 378 00:37:29,560 --> 00:37:32,890 ، منم ميخوام همينکارو بکنم . ميخوام چيزاي زياديُ تجربه کنم 379 00:37:44,670 --> 00:37:48,750 چرا اينقدر قيافه ي گناهکارانه به خودت گرفتي ؟ . خودت اين ماجرارو شروع کردي 380 00:37:50,111 --> 00:37:53,580 . اينطوري نکن ، از قصد که اونکارو نکردم 381 00:37:53,580 --> 00:37:57,690 ، به " وينِرز " بگو يه وکيل ديگه پيدا کنه 382 00:37:57,690 --> 00:38:01,660 يا يه شريک بهتر براشون پيدا کن و . وجدانتُ راحت کن 383 00:38:01,660 --> 00:38:03,900 بهم ميگي فرار کنم و برم ؟ 384 00:38:04,680 --> 00:38:08,090 دوباره همون "جونگ سونوو"ـيِ باحالي بشو که . قبلا ميشناختم 385 00:38:08,090 --> 00:38:09,730 . يه زندگيِ جديد براي خودت شروع کن 386 00:38:10,490 --> 00:38:13,300 ، بخاطرِ اين نبود که "ووجه"ـرو مالِ خودم ميخواستم 387 00:38:14,070 --> 00:38:16,060 . فقط از " لي سويونگ " متنفر بودم 388 00:38:23,330 --> 00:38:25,920 . نميدونستم داريد صحبت ميکنيد 389 00:38:25,920 --> 00:38:28,400 . " چيزي نيست ، کارتُ بگو " يونهي 390 00:38:33,250 --> 00:38:35,210 . اين استعفانامه ام هست 391 00:38:35,210 --> 00:38:37,790 داري استعفا ميدي ؟ . . براي چي ؟ 392 00:38:37,790 --> 00:38:41,850 به مديرعامل " گو " گفته بودم که . فقط تا آخر همين هفته اينجا ميمونم 393 00:38:41,850 --> 00:38:43,670 ميخواي با وکيل " لي " کار کني ؟ 394 00:38:45,310 --> 00:38:50,000 از گفتنِ زندگي خصوصيم به شما . زيادي وحشت دارم 395 00:38:52,370 --> 00:38:54,960 وکيل " لي " درچه حاله ؟ 396 00:39:24,910 --> 00:39:27,190 چرا بايد اينطوري زندگي کنم ؟ 397 00:39:27,820 --> 00:39:29,780 چرا ؟ 398 00:39:29,780 --> 00:39:32,450 چرا هميشه بخاطرِ بقيه بايد گريه کنم ؟ 399 00:39:55,970 --> 00:39:57,720 بله ، " گانسون " ؟ 400 00:39:57,720 --> 00:40:00,450 . سلام ، " جيسون " ، منم 401 00:40:00,450 --> 00:40:06,840 ، شنيدم برام صدف آورده بودي . ببخشيد که بهت زنگ نزدم 402 00:40:06,840 --> 00:40:10,160 . نه ، نه . . براي اين زنگ نزدم 403 00:40:10,870 --> 00:40:11,960 پس ، چکار داري ؟ 404 00:40:12,850 --> 00:40:18,380 ، يه چيزي بايد بهت بگم . الان ميام خونه ات 405 00:40:18,380 --> 00:40:20,090 چي ميخوري برات بيارم ؟ 406 00:40:20,940 --> 00:40:23,830 چرا هميشه فکرميکني تو خونه هستم ؟ 407 00:40:23,830 --> 00:40:26,790 چي ؟ مگه خونه نيستي ؟ 408 00:40:26,790 --> 00:40:28,950 منم يه جاهايي براي رفتن دارم و . کاراي خودمو دارم 409 00:40:28,950 --> 00:40:31,100 . اگه ميخواي ببينيم ، بيرون همديگه رو ميبينيم 410 00:40:38,310 --> 00:40:39,400 . مامان 411 00:40:44,930 --> 00:40:49,190 ، پدر نتيجه ي کارمُ ديد . گفت ميتونم به بازيگري ادامه بدم 412 00:40:49,790 --> 00:40:50,810 . خوبه 413 00:40:50,810 --> 00:40:51,730 . . و 414 00:40:51,730 --> 00:40:54,920 ، سونگجه " ، بعدا حرف ميزنيم " . بايد برم بيرون 415 00:41:04,210 --> 00:41:06,580 . . تو آزمون هنرپيشگي قبول شدم 416 00:41:10,320 --> 00:41:12,080 . ممنون 417 00:41:14,750 --> 00:41:18,780 درمانِ پوست ، مراقب و رسيدن به ناخن و . ماساژ درماني هم داره 418 00:41:18,780 --> 00:41:23,430 ، اينجا سالن زيباييِ چندمنظوره ـست . الان واقعا جاي معروفيه 419 00:41:32,650 --> 00:41:35,420 از خودم ميپرسيدم که . چرا بعد از ثبت نام ديگه نيومديد اينجا 420 00:41:35,420 --> 00:41:36,620 ميشه امروز درسُ شروع کنيم ؟ 421 00:41:36,620 --> 00:41:38,970 . البته ، بياييد 422 00:41:46,630 --> 00:41:47,570 اينطوري ؟ 423 00:41:47,570 --> 00:41:52,600 . آره ، خوبه . . شونه هاتونو راحت بذاريد 424 00:41:52,600 --> 00:41:56,000 . اول با ضربه با مچ شروع ميکنيم ، اينو بزنيد 425 00:41:57,440 --> 00:42:01,500 ، اينکه مالِ بچه هاس . ميخوام يه سري درامِ بزرگ بزنم 426 00:42:01,500 --> 00:42:03,970 . تازه کارا بايد از اينجا شروع کنن 427 00:42:03,970 --> 00:42:07,440 ، بعد از اينکه با اين تمرين کرديد . ميتونيد دِرام بزنيد 428 00:42:09,580 --> 00:42:11,500 حالا بايد چطور بزنم ؟ 429 00:42:41,530 --> 00:42:43,350 . خداي من 430 00:42:45,300 --> 00:42:47,600 زيادي محکم زدم ؟ 431 00:42:55,010 --> 00:42:55,810 ! خداي من 432 00:42:59,260 --> 00:43:00,500 ! آخ 433 00:43:04,050 --> 00:43:06,350 ! خداي من 434 00:43:14,810 --> 00:43:16,900 . حرکت نکنيد 435 00:43:16,900 --> 00:43:18,260 . يه لحظه 436 00:43:21,900 --> 00:43:23,630 . درد داره 437 00:43:24,930 --> 00:43:26,160 حالتون خوبه ؟ 438 00:43:27,210 --> 00:43:29,960 . ممنون ، هرکسي که هستي 439 00:43:30,440 --> 00:43:33,820 . چقدر از اين موهايِ نرمِتون کنده شد 440 00:43:34,700 --> 00:43:38,060 بذار ببينم ، بايد اينو کجا بندازم ؟ 441 00:43:42,111 --> 00:43:43,530 . . بذار ببينم 442 00:44:15,140 --> 00:44:18,910 ، پروفسور " لورِن " از دانشگاه استَنفورد گفته که 443 00:44:18,960 --> 00:44:21,420 ، وقتي ميخواي به افسردگي غلبه کني 444 00:44:21,420 --> 00:44:24,120 . شکلات ارزون ترين و مطمئن ترين راهِه 445 00:44:28,770 --> 00:44:32,160 با خودتون ميگيد . . آخه زندگيم چرا اينطور شده ؟ من چِم شده ؟ 446 00:44:33,190 --> 00:44:36,440 اميدوارم اين شکلات بتونه . قلبِ بي قرارِتونو آروم کنه 447 00:44:42,020 --> 00:44:43,880 اون کي بود ؟ 448 00:44:44,530 --> 00:44:46,400 طرف ذهن خون بود ؟ 449 00:44:58,140 --> 00:45:00,050 رفته بودي طبل بزني ؟ 450 00:45:02,720 --> 00:45:04,980 عروسِت برگشته ؟ 451 00:45:04,980 --> 00:45:06,780 . گفته بودي بعدِ دعوا از خونه زده بيرون 452 00:45:07,890 --> 00:45:09,950 . هنوز نيومده خونه 453 00:45:09,950 --> 00:45:11,980 . ووجه " داره طلاق ميگيره " 454 00:45:13,220 --> 00:45:14,410 طلاق ؟ 455 00:45:18,730 --> 00:45:21,130 ! خداي من 456 00:45:22,020 --> 00:45:24,690 کي فکرشُ ميکرد اين دختر ميتونه اينقدر متقلب باشه ؟ 457 00:45:25,430 --> 00:45:28,650 . عروسِت خيلي خوب و مهربون بنظر ميرسيد 458 00:45:28,650 --> 00:45:31,010 . واقعا آدم ترسناکيه 459 00:45:31,010 --> 00:45:34,790 . آدما و چيزاي عجيبي تو اين دنيا هست 460 00:45:36,750 --> 00:45:38,600 ، " جيسون " 461 00:45:38,600 --> 00:45:40,610 حالت خوبه ؟ 462 00:45:40,610 --> 00:45:42,770 ميخواي چکار کنم ؟ 463 00:45:42,770 --> 00:45:45,420 برم خودمو بکُشم ؟ 464 00:45:46,320 --> 00:45:48,690 . منظورم اين نبود 465 00:45:48,690 --> 00:45:51,590 . آخه اين اتفاقِ خيلي مهميه 466 00:45:53,920 --> 00:45:56,870 . . بهترين زندگي تو اين دنيا 467 00:45:56,870 --> 00:45:59,450 . زندگيِ سگ هاس ، پدرم هميشه اينو ميگه . . 468 00:46:01,270 --> 00:46:05,480 بعد از گذروندنِ همچين شوکِ بزرگي حالا روشن فکر شدي ؟ 469 00:46:08,780 --> 00:46:12,460 درام زدن روشِت براي خلاص شدن از استرسه ؟ 470 00:46:13,910 --> 00:46:16,360 . . گانسون " ، تو هم " 471 00:46:16,360 --> 00:46:18,040 . بايد از اينجور کارا بکني . . 472 00:46:18,890 --> 00:46:19,940 چرا ؟ 473 00:46:20,890 --> 00:46:23,260 مگه چکا کردم ؟ 474 00:46:23,260 --> 00:46:26,340 . اينقدر به شوهرت تکيه نکن 475 00:46:26,340 --> 00:46:28,830 . زندگيِ خودتُ بکن 476 00:46:28,830 --> 00:46:30,070 ، کي ميدونه 477 00:46:30,070 --> 00:46:33,010 . شايد تو هم يه روز از پشت بهت خنجر بخوره 478 00:46:36,150 --> 00:46:38,060 . . تمام آدما 479 00:46:39,230 --> 00:46:41,000 . تو اين دنيا تو زندگيشون تک و تنهان . . 480 00:46:57,880 --> 00:47:00,150 . حتي بهم زنگَم نزده اين دختر 481 00:47:00,150 --> 00:47:02,170 هوجونگ " ؟ " 482 00:47:03,470 --> 00:47:07,570 . باشه ، صبر ميکنم تا خودت بهم بگي 483 00:47:08,840 --> 00:47:10,020 ! هِي 484 00:47:11,990 --> 00:47:13,290 . مامان 485 00:47:13,290 --> 00:47:16,280 چي شده ؟ 486 00:47:16,280 --> 00:47:18,500 ميخواي صبر کني تا کي بهت چيُ بگه ؟ 487 00:47:19,160 --> 00:47:21,170 با " سانگوو " دعوات شده ، مگه نه ؟ 488 00:47:22,580 --> 00:47:24,310 . نه 489 00:47:24,310 --> 00:47:26,030 . بهم دروغ نگو 490 00:47:26,030 --> 00:47:29,460 ، تو هيچوقت مشکل خوابيدن نداشتي اگه اينطور نيست ، چرا اومدي اينجا گرفتي خوابيدي ؟ 491 00:47:30,160 --> 00:47:32,670 ، حتي خودمم بهت زنگ نزده بودم بيايي اينجا . بهم زنگَم نزده بودي 492 00:47:34,410 --> 00:47:37,170 . فقط اومده بودم ببينمت 493 00:47:38,470 --> 00:47:40,610 واقعا با " سانگوو " دعوات نشده ؟ 494 00:47:41,060 --> 00:47:44,730 مامان ، هيچ دليلي نداره که . با " سانگوو " دعوام بشه 495 00:47:44,730 --> 00:47:48,920 اون بهم قول داده که هرگز کاري نميکنه که . از ازدواج باهاش پشيمون بشم 496 00:47:49,600 --> 00:47:52,270 . اون هميشه سرِ قولِش ميمونه 497 00:47:52,270 --> 00:47:55,820 بهش اعتماد داري ؟ 498 00:47:55,820 --> 00:47:57,880 چطور ميتوني چشمتُ ببندي و به راحتي تمام حرفاشُ باور کني ؟ 499 00:47:57,880 --> 00:48:01,370 ميدوني الان چي شنيدم ؟ 500 00:48:02,150 --> 00:48:04,560 مگه چي شنيدي ؟ 501 00:48:04,560 --> 00:48:08,340 ، ووجه " داره طلاق ميگيره " . ازدواجِشون با تقلب و فريب بوده 502 00:48:08,990 --> 00:48:10,260 ازدواجِ متقلبانه ؟ 503 00:48:10,260 --> 00:48:11,100 . آره 504 00:48:17,280 --> 00:48:20,420 چطور تونسته همچين کاري بکنه ؟ 505 00:48:20,940 --> 00:48:23,560 چطور تونسته با پدرش قطع رابطه کنه و بعدش ازدواج کنه ؟ 506 00:48:24,180 --> 00:48:25,500 . همينو بگو 507 00:48:25,500 --> 00:48:29,700 چرا به محض اينکه بقيه حقيقتُ فهميدن ، خونه رو ترک کرده ؟ 508 00:48:29,700 --> 00:48:33,770 حالا که ديگه نميتونه برگرده پيشِ پدري که . ترکِش کرده بوده 509 00:48:34,440 --> 00:48:37,840 . راس ميگي ، يه کم زيادي نامَردي کرده 510 00:48:39,690 --> 00:48:41,840 . وينِرز " ؟ آره جونِ خودشون " 511 00:48:41,840 --> 00:48:45,490 با اين اتفاقايي که تو خونَشون افتاده . " بايد اسم خودشونو بذارن " بازنده ها 512 00:48:46,610 --> 00:48:50,360 ووجه " واقعا داره طلاق ميگيره ؟ " 513 00:48:50,360 --> 00:48:54,320 آره ، اگه عروسِ منم همچين کاري کرده بود . از خونه مينداختمش بيرون 514 00:48:54,320 --> 00:48:56,920 ووجه " چطور ميتونه دوباره بهش اعتماد کنه ؟ " 515 00:49:00,460 --> 00:49:02,490 از کجا اينو پيدا کردي ؟ 516 00:49:02,490 --> 00:49:04,810 . تو کمُد پدر بود 517 00:49:06,370 --> 00:49:08,580 چون نميتونسته از عهده ي اينکار بربياد » . از خونه ي پدرشوهر و مادرشوهرش زده بيرون 518 00:49:08,580 --> 00:49:10,860 فکرکردي اگه از اينجا بري ، اونم مياد « اينجا زندگي کنه ؟ 519 00:49:12,490 --> 00:49:17,150 ، زندگيِ " جيسون " همچينام از زندگي من بهتر نيست موافق نيستي ؟ 520 00:49:18,400 --> 00:49:24,210 مامان ، اسمِ زنِ "ووجه"ـرو ميدوني ؟ 521 00:49:25,030 --> 00:49:26,660 . " سويونگ " 522 00:49:26,660 --> 00:49:29,240 . فاميليش هم " کيم " يا "لي"ـه 523 00:49:29,240 --> 00:49:32,680 بگذريم ، " جيسون " هميشه اسمش سرِ زبونش بود و . " ميگفت " سويونگ 524 00:49:36,280 --> 00:49:37,420 . درسته 525 00:49:38,090 --> 00:49:41,810 ميدونستم اون درست مثلِ يه پيازِ که . لايه هاي زيادي تو وجودش داره 526 00:49:41,810 --> 00:49:43,920 . خيلي مرموز ميزد 527 00:49:45,480 --> 00:49:46,170 مامان ؟ 528 00:49:46,170 --> 00:49:46,600 بله ؟ 529 00:49:46,600 --> 00:49:47,500 . بايد برم 530 00:49:49,000 --> 00:49:51,190 به اين زودي ؟ 531 00:49:51,190 --> 00:49:55,030 ، فکرکنم فرُ روشن گذاشتم اومدم . بايد برم 532 00:49:55,030 --> 00:49:58,130 هوجونگ " ؟ " 533 00:50:08,290 --> 00:50:11,340 چرا " سويونگ " بايد بخواد بياد اينجا زندگي کنه ؟ » 534 00:50:11,340 --> 00:50:14,580 ، جيسون " همَش اسمِش سرِ زبونش بود " . اسمش "سويونگ"ـه 535 00:50:18,240 --> 00:50:20,480 با پدرش قطع رابطه کرده که « . . بتونه ازدواج کنه 536 00:50:22,120 --> 00:50:23,980 . . " زنِ " ووجه 537 00:50:26,970 --> 00:50:29,120 خواهرِ "سانگوو"ـئه ؟ . . 538 00:50:33,350 --> 00:50:35,710 حالا چکار کنيم ؟ 539 00:50:35,710 --> 00:50:37,180 . پدرِ بيچاره 540 00:50:40,250 --> 00:50:42,630 دخترش باهاش قطع رابطه کرده که . بتونه ازدواج کنه 541 00:50:44,440 --> 00:50:46,750 . . با اينکه اون همه چيُ ميدونست 542 00:50:55,810 --> 00:50:57,310 . . مخفيانه 543 00:51:02,340 --> 00:51:03,790 ! پدر 544 00:51:17,460 --> 00:51:20,830 چرا رئيس " جانگ " از گروهِ " هِسان " اومده اينجا ؟ 545 00:51:20,830 --> 00:51:22,260 . نميدونم 546 00:51:22,260 --> 00:51:24,150 . يهويي خواسته بياد يه سري به بيمارستان بزنه 547 00:51:34,720 --> 00:51:37,170 دکتر " کانگ ميونگ " کجا هستن ؟ 548 00:51:39,330 --> 00:51:42,560 . من هستم 549 00:51:42,560 --> 00:51:44,440 واقعا ؟ 550 00:51:45,260 --> 00:51:46,800 . کارِ بي نظيري انجام ميدي 551 00:51:47,590 --> 00:51:48,580 چي ؟ 552 00:51:49,460 --> 00:51:51,420 . مراقبِ سلامتيت باش 553 00:52:00,000 --> 00:52:02,330 اون کي بود ؟ 554 00:52:03,190 --> 00:52:04,950 . " رئيس " جانگ " از گروهِ " هِسان 555 00:52:14,190 --> 00:52:16,910 انگار دکتر " کانگ " و رئيس " جانگ " همديگه رو . ميشناسن 556 00:52:16,910 --> 00:52:18,030 . آره 557 00:52:19,080 --> 00:52:23,080 ، دکتر " کانگ " که يتيمه چطوري گروهِ "هسان"ـو ميشناسه ؟ 558 00:52:23,080 --> 00:52:24,310 . . اون يتيمِ 559 00:52:24,980 --> 00:52:28,130 چرا اينقدر تابلو کرد که منو ميشناسه ؟ 560 00:52:28,620 --> 00:52:31,100 دکتر " کانگ " ؟ 561 00:52:31,100 --> 00:52:33,230 بله ، دکتر ؟ 562 00:52:33,230 --> 00:52:38,020 دکتر " کانگ " ، شنيدم رئيس "جانگ"ـه . گروهِ "هسان"ـو ميشناسي 563 00:52:38,020 --> 00:52:40,130 . اينطور نيست 564 00:52:40,130 --> 00:52:41,750 . من نميشناسمش 565 00:52:49,820 --> 00:52:51,340 سانگوو " ؟ " 566 00:52:57,090 --> 00:52:58,150 . " لي سويونگ " 567 00:53:02,950 --> 00:53:04,510 . بيا اينجا 568 00:53:04,510 --> 00:53:06,370 . ديگه نيازي نيست اينطوري کني 569 00:53:07,860 --> 00:53:10,300 نميخواد نگران باشي که . نکنه بقيه مارو باهم ببينن 570 00:53:12,330 --> 00:53:14,020 چقدر وقت داري ؟ 571 00:53:14,020 --> 00:53:15,460 ميشه يه چاي بخوريم ؟ 572 00:53:19,760 --> 00:53:21,070 . . پس 573 00:53:23,160 --> 00:53:24,720 . آخرسر کارَم به اينجا کِشيد . . 574 00:53:27,310 --> 00:53:28,650 . ميدونم 575 00:53:31,440 --> 00:53:33,010 . متاسفم که اينطور شد 576 00:53:35,660 --> 00:53:38,000 . از پدر شنيدم 577 00:53:38,000 --> 00:53:39,650 . نميدونستم اينطور شده 578 00:53:44,000 --> 00:53:45,870 . بهترِ درمورد پدر حرف نزنيم 579 00:53:53,310 --> 00:53:56,820 چرا حداقل سعي نکردي درمورد وضعيتت براش توضيح بدي ؟ 580 00:53:57,550 --> 00:53:59,140 . بايد بهش ميگفتي چرا اونکارو کردي 581 00:54:01,440 --> 00:54:04,150 حتي فرصت نشد که درمورد پدر حرفي بزني ، آره ؟ 582 00:54:06,940 --> 00:54:09,310 . نميخواستم براشون بهانه بيارم 583 00:54:09,310 --> 00:54:11,330 . ما ديگه رابطمون تموم شده بود 584 00:54:15,760 --> 00:54:16,890 ، " سانگوو " 585 00:54:19,260 --> 00:54:23,520 تو اين سه سالي که با " ووجه " بودم . هميشه تو اضطراب و نگراني بود 586 00:54:26,530 --> 00:54:27,750 واقعا ؟ 587 00:54:29,560 --> 00:54:31,200 . هميشه درحال ترس بودم 588 00:54:31,200 --> 00:54:32,730 . متاسف بودم 589 00:54:32,730 --> 00:54:34,080 . دلواپس بودم 590 00:54:35,890 --> 00:54:38,160 . يه لحظه هم آروم و راحت نبودم 591 00:54:40,860 --> 00:54:43,260 ، کارِ وحشتناکي کرده بودم 592 00:54:43,260 --> 00:54:45,360 . براي همينم نميتونم با اعتماد به نفس باشم 593 00:54:46,680 --> 00:54:49,190 ، با اينکه همچين زندگيِ پُر اضطرابي داشتم 594 00:54:49,720 --> 00:54:51,550 . به " ووجه " اعتماد داشتم 595 00:54:54,760 --> 00:54:56,870 . . فکرشم نميکردم حتي اگرم حقيقتُ بفهمه 596 00:54:58,520 --> 00:55:01,130 . باهام اونطوري رفتار کنه . . 597 00:55:05,370 --> 00:55:11,340 آدما هروقت که بهشون خيانت ميشه ، اول . به خودشون فکرميکنن 598 00:55:14,540 --> 00:55:16,020 . راس ميگي 599 00:55:16,820 --> 00:55:18,140 ، دقيقا همينطور شد 600 00:55:23,140 --> 00:55:27,100 . منم ميخوام همه چيُ از سر شروع کنم 601 00:55:28,060 --> 00:55:30,300 . ميخوام بعنوانِ " لي سويونگ " زندگي کنم 602 00:55:35,111 --> 00:55:36,960 . . سانگوو " ، من " 603 00:55:38,910 --> 00:55:41,460 هرگز براي خودم زندگي نکردم . . . نه حتي براي يه لحظه 604 00:55:44,460 --> 00:55:45,620 . ميدونم 605 00:55:47,660 --> 00:55:52,310 ، بعنوانِ دخترِ پدرمون به دنيا اومده بودم 606 00:55:53,170 --> 00:55:55,540 تمام زندگيمُ صرفِ تميز کردنِ گندکاري هايِ . پشت سرهمِش کردم 607 00:55:56,550 --> 00:56:00,100 زندگيم خيلي سخت بود ، ميخواستم فرار کنم و . همونوقت بود که با " ووجه " آشنا شدم 608 00:56:02,930 --> 00:56:04,900 . اما ، تو رابطه ام با اونم شکست خوردم 609 00:56:06,880 --> 00:56:09,870 ميدونم تقصيرِ خودم بوده که . همچين انتخابايِ اشتباهي کردم 610 00:56:11,150 --> 00:56:14,070 . . خيلي حماقت کردم که 611 00:56:14,070 --> 00:56:16,050 . به يکي تکيه کردم و بهش اعتماد داشتم . . 612 00:56:16,740 --> 00:56:17,810 . نه 613 00:56:18,920 --> 00:56:21,580 . . اصلا تکيه و اعتماد کردن به يکي ديگه 614 00:56:21,580 --> 00:56:23,710 . کارِ اشتباهي براي من بود . . 615 00:56:26,180 --> 00:56:30,410 حالا که اينو فهميدم ، ميخوام يه زندگيِ خوب . براي خودم داشته باشم 616 00:56:32,650 --> 00:56:33,740 ، به پدر 617 00:56:33,740 --> 00:56:34,970 ، به تمام مَرداي ديگه 618 00:56:36,460 --> 00:56:38,930 . به هيچ وجه ديگه به کسي نميخوام وابسته باشم 619 00:56:40,590 --> 00:56:43,870 . اما ، تو عاشقِ "کانگ ووجه"ـيي 620 00:56:47,990 --> 00:56:50,530 . . حتي اگرم " ووجه " منو ببخشه 621 00:56:50,530 --> 00:56:52,990 . . حتي اگرم خانوادش منو ببخشن . . 622 00:56:53,930 --> 00:56:56,830 اون کارِ اشتباهي که درحقِشون کردمُ . هرگز از بين نميبره 623 00:56:58,200 --> 00:57:01,200 . من بهشون نشون دادم که چه آدمِ کثيفي هستم 624 00:57:01,200 --> 00:57:03,010 . ممکنه زندگيم با اونا حتي بدتر از اينا بشه 625 00:57:04,360 --> 00:57:06,290 . جلوي " ووجه " بايد با احتياط رفتار کنم 626 00:57:06,290 --> 00:57:08,430 . جلوي خانوادش محتاط بايد باشم 627 00:57:11,550 --> 00:57:14,080 . ديگه نميخوام اينطوري زندگي کنم 628 00:57:16,480 --> 00:57:18,870 . دلم خيلي به حالِ " ووجه " ميسوزه 629 00:57:19,680 --> 00:57:21,870 . دربرابرِ پدر و مادرش خيلي متاسفم 630 00:57:22,660 --> 00:57:26,430 با هيچ کلمه اي نميتونم . توصيف کنم که چقدر متاسفم 631 00:57:29,800 --> 00:57:31,420 . . " اما ، " سانگوو 632 00:57:34,100 --> 00:57:35,920 . ديگه ميخوام بعنوانِ خودم زندگي کنم . . 633 00:57:38,330 --> 00:57:41,730 پشيمون نميشي ؟ 634 00:57:48,260 --> 00:57:50,380 . امروز رفتم به خونه ي جديدم 635 00:57:50,380 --> 00:57:52,500 ، بعد از اينکه وسايلمُ بردم خونه جديدم . اومدم بهت يه سر بزنم 636 00:57:53,370 --> 00:57:54,230 به اين زودي نقل مکان کردي ؟ 637 00:57:55,820 --> 00:57:57,620 تا الان کجا بودي ؟ 638 00:57:58,730 --> 00:58:00,020 . تو خونه ي دوستم 639 00:58:01,130 --> 00:58:02,510 . . يه دوست 640 00:58:03,240 --> 00:58:05,180 نميدونستم هيچ دوستي داري که . بتوني پيشش بموني 641 00:58:05,180 --> 00:58:09,500 فقط يه دوست دارم ، وقتي بفهمي کيه . حسابي غافلگير ميشي 642 00:58:10,970 --> 00:58:12,150 کيه ؟ 643 00:58:13,260 --> 00:58:14,190 . دفعه ي ديگه بهت ميگم 644 00:58:15,760 --> 00:58:19,350 . بگذريم ، حالا حتي ديگه يه دوستَم دارم 645 00:58:19,350 --> 00:58:20,780 . پس ، نميخواد برام غصه بخوري 646 00:58:35,900 --> 00:58:38,940 يه وسيله ي دست دومُ آوردي و . حسابي نوش کردي 647 00:58:38,940 --> 00:58:42,470 . چوبي که ميخواستي خوردش کنم اونجاس 648 00:58:42,470 --> 00:58:44,540 . ازت پرسيدم با اين ميخواي چکار کني 649 00:58:44,540 --> 00:58:46,680 . نترس ، سرزنشِت نميکنم 650 00:58:47,630 --> 00:58:49,830 ، دارم خودمو مشغول نگه ميدارم 651 00:58:49,830 --> 00:58:51,990 . تا اينطوري اينقدر با خودم فکر نميکنم 652 00:58:54,220 --> 00:58:56,920 ، تو دنبال دخترت که رفته بوده خارج ميگشتي 653 00:58:56,920 --> 00:58:59,111 هم تو و هم پسرت هردوتون . حقيقتُ ميدونستيد و وانمود ميکرديد چيزي نميدونيد 654 00:58:59,111 --> 00:59:01,470 . خودم ميتونم بفهمم داستانِتون چيه 655 00:59:01,470 --> 00:59:04,860 ، وقتي اون رئيس جوون خوش تيپِ اومده بود اينجا 656 00:59:04,860 --> 00:59:08,020 بهم گفتي بعدا ميگي که چرا گفته بودي . آقاي " يو " صِدات بزنم 657 00:59:08,640 --> 00:59:13,020 . اينقدر تو زندگيِ بقيه فضولي نکن 658 00:59:14,890 --> 00:59:18,670 . اينقدر با اين سن و سالِت نميخواد غرورتُ نگه داري 659 00:59:22,380 --> 00:59:24,010 . ." خانم " پانگ 660 00:59:24,560 --> 00:59:27,490 ، تو هر چي داشتي و نداشتي به پسرت دادي 661 00:59:28,850 --> 00:59:31,340 . اما ، من همه چيُ از بچه هام گرفتم 662 00:59:33,870 --> 00:59:37,390 . تو از اينجور آدما نيستي ، تابلوئه نيستي 663 00:59:39,700 --> 00:59:45,980 ، اينقدر خودتُ نخور و سرزنش نکن . احساساتُ بريز بيرون 664 00:59:53,040 --> 00:59:55,280 . . هروقت پسرم يه دردسري درست ميکنه 665 00:59:55,280 --> 00:59:58,440 يقه ي هرکسيُ که بشناسم ميگيرم و . . . پسرمُ فحش کِش ميکنم 666 00:59:58,440 --> 01:00:03,300 ، اگه اينکارو بکنم . حال بهتر ميشه و بعضي وقتا به يه راه حليَم ميرسم 667 01:00:05,290 --> 01:00:07,710 . . نه ، من فقط 668 01:00:08,830 --> 01:00:11,870 . فقط بدجور درموندَم 669 01:00:11,870 --> 01:00:18,290 ، سالم و سرحالم ، اما . . کاري از دستم برنمياد . احساسِ بي خاصيت بودن ميکنم 670 01:00:20,410 --> 01:00:24,250 اين حرفارو نزن ، هيچ پدر و مادري وقتي پايِ . بچه اش وسط باشه ، بي خاصيت نيست 671 01:00:25,610 --> 01:00:27,300 . من هستم . . من بي خاصيتَم 672 01:00:27,300 --> 01:00:30,250 بهترين کاري که براي بچه هام . از دستم برمياد اينه که هيچ کاري نکنم 673 01:00:30,250 --> 01:00:31,940 ! همين خودِ لعنتيمُ ميگم 674 01:00:33,450 --> 01:00:35,010 خب ؟ 675 01:00:35,010 --> 01:00:37,010 ترجيح ميدي بميري ؟ 676 01:00:45,730 --> 01:00:48,230 « درخواست طلاق توافقي » 677 01:00:49,120 --> 01:00:53,160 تنها کاري که باهم داريم اينه که » . کاراي طلاقُ تموم کنيم 678 01:00:54,940 --> 01:00:58,210 هروقت درمورد آوردنِ ورقه هايِ طلاقِ امضا شده . « خواستي حرفي بزني ، بهم زنگ بزن 679 01:01:11,820 --> 01:01:18,300 « کانگ ووجه » 680 01:01:50,390 --> 01:01:53,630 . اومدم بهتون يه چيزي بگم 681 01:01:58,660 --> 01:02:00,550 ميخواي سوجو بخوريم ؟ 682 01:02:16,720 --> 01:02:18,090 . . نائب رئيس 683 01:02:19,050 --> 01:02:20,720 . لطفا باهام راحت باشيد 684 01:02:22,440 --> 01:02:24,020 چرا ؟ 685 01:02:25,460 --> 01:02:26,480 . . چونکه 686 01:02:31,990 --> 01:02:35,990 ببخشيد که زودتر از اينا . خودمو معرفي نکرده بودم 687 01:02:37,710 --> 01:02:39,370 . . نائب رئيس 688 01:02:40,370 --> 01:02:42,980 تاحالا به فکرت افتاده که خودکُشي کني ؟ 689 01:02:49,390 --> 01:02:50,730 . نه 690 01:02:52,040 --> 01:02:53,180 . . پس 691 01:02:54,710 --> 01:02:56,120 . . تاحالا شده 692 01:02:57,200 --> 01:02:59,890 از کسي بخواي نجاتت بده ؟ . . 693 01:03:11,040 --> 01:03:35,510 ترجمه شده توسطِ -= D & X =-