1
00:00:02,605 --> 00:00:22,781
تقدیم به تمامی پارسی زبانان جهان
2
00:00:47,076 --> 00:00:53,778
ششم آوریل ، سال 1917
3
00:00:56,741 --> 00:01:13,954
مترجم: دانیال تارمست
4
00:01:29,443 --> 00:01:30,499
سرگروهبان سندرز: بليک.
5
00:01:31,834 --> 00:01:33,203
بليک!
6
00:01:34,211 --> 00:01:35,285
بليک: ببخشيد، سرگروهبان
7
00:01:35,928 --> 00:01:38,966
يکي رو با خودت بيار، وسايلتَم جمع کن.
8
00:01:39,577 --> 00:01:41,513
بله، سرگروهبان.
9
00:02:03,275 --> 00:02:05,773
- معطل نکن.
- نخير، سرگروهبان.
10
00:02:14,431 --> 00:02:19,569
- برامون غذا آوردن؟
- اسکافيلد: نه، فقط نامه هارو دادن.
11
00:02:39,985 --> 00:02:42,413
سگم، ميرتل، داره بچه دار ميشه.
12
00:02:44,038 --> 00:02:47,647
- تو نامه نداري؟
- نه.
13
00:02:49,113 --> 00:02:51,854
از گرسنگي دارم ميميرم، تو چي؟
14
00:02:51,855 --> 00:02:55,007
فکر کردم برامون يه غذاي
درست و حسابي ميارن.
15
00:02:55,008 --> 00:02:58,383
واسه اينه کشيش نشدم.
16
00:03:03,518 --> 00:03:06,704
- چي داري؟
- همبرگر.
17
00:03:06,705 --> 00:03:10,911
- کجا گير آوردي؟
- خودم يپا اوستام.
18
00:03:12,255 --> 00:03:13,929
بيا
19
00:03:18,927 --> 00:03:22,374
- مزه اش مثل کفش کهنه اس.
- دلتم بخواد.
20
00:03:22,375 --> 00:03:25,354
هفته ي ديگه همين روز ناهار، "جوج" ميزني.
21
00:03:25,355 --> 00:03:27,412
من نه.
22
00:03:27,627 --> 00:03:31,633
- مرخصيم لغو شد.
- چرا لغوش کردن؟
23
00:03:32,034 --> 00:03:34,122
نميدونم.
24
00:03:34,789 --> 00:03:37,470
آسونتره به خطوط عقب برنگردي.
25
00:03:48,182 --> 00:03:51,033
خبراييه.
خبري نداري؟
26
00:03:51,034 --> 00:03:52,888
نه.
27
00:03:53,139 --> 00:03:55,752
بايد داستان همين پيشروي باشه، ها؟
28
00:03:56,196 --> 00:03:59,178
شش تومن شرط ميبندم ميگه
بريم خطوط جلويي. (با پوند، پنج و پونصدي)
29
00:03:59,203 --> 00:04:03,215
- نه.
- چرا؟ چون راست ميگم؟
30
00:04:03,216 --> 00:04:06,309
نه. چون شپش تو جيبت چهار قاب ميزنه.
31
00:04:09,865 --> 00:04:12,364
آقايون، وقتي که آماده شدين ...
32
00:04:12,365 --> 00:04:15,067
- خبراييه، سرگروهبان؟
- از چي؟
33
00:04:15,092 --> 00:04:17,606
پيشروي به سمت خطوط دشمن.
قرار بود هفته هاي پيش باشه.
34
00:04:17,607 --> 00:04:19,360
گفتن تا کريسمس خونه ايم.
35
00:04:19,361 --> 00:04:21,680
آره، خب، عذرميخوام که برنامه
فشرده تو رو بهم ريختم، بليک،
36
00:04:21,705 --> 00:04:24,021
ولي بالا سري ها تمايل نداشتن
زمستون يکسره اش کنن.
37
00:04:24,022 --> 00:04:26,576
حيف، ميتونستم بوقلمون بخورم.
38
00:04:26,577 --> 00:04:29,634
خب، مطمئناً نارضاييتو به فرماندهي اعلام مي کنم.
39
00:04:29,659 --> 00:04:33,665
- يحتمل چيه پس، گروهبان؟
- آلمانيا دارن يه کارايي مي کنن.
40
00:04:33,690 --> 00:04:38,292
- هيچي نميدونين؟
- نه. ولي ميدونم آخرهفته مون رو به فنا ميدن.
41
00:04:44,708 --> 00:04:49,368
حالا گوش کنين، اِرين مور داخله،
سر و وضعتونو درست کنين.
42
00:04:49,950 --> 00:04:54,903
کي ميدونه، ممکنه حرف از اعزامتون (به خط مقدم) باشه،
43
00:04:55,155 --> 00:04:57,180
اگه ناراحتتون نمي کنه.
44
00:04:59,640 --> 00:05:02,969
بايد خبر بزرگي باشه که ژنرال اينجاست.
45
00:05:12,158 --> 00:05:15,795
بليک و اسکافيلد، سرجوخه ي موقت هستيم، قربان.
46
00:05:17,301 --> 00:05:20,334
- ژنرال ارين مور: کدوم از شماها بليکــه؟
- قربان.
47
00:05:20,335 --> 00:05:24,145
برادرت، گروهبان گردان دوم هنگ دوِن شايِره؟
48
00:05:24,170 --> 00:05:27,161
- بله، قربان. ژوسف بليک. اون ...
- زنده اس، تاجايي که ميدونم.
49
00:05:27,162 --> 00:05:32,332
و با کمکت مايلم همينطور بمونه.
50
00:05:32,333 --> 00:05:35,533
سندرز به من گفت که تو نقشه خواني استادي.
حقيقت داره؟
51
00:05:35,534 --> 00:05:39,806
- به اندازه کافي، قربان.
- خــب.
52
00:05:40,811 --> 00:05:43,710
ما اينجاييم.
53
00:05:43,711 --> 00:05:47,229
گردان دوم دوِن شايِر داره
به اين سمت پيشروي مي کنه.
54
00:05:47,230 --> 00:05:50,246
چقدر طول مي کشه اونجا برسين؟
55
00:05:50,540 --> 00:05:54,102
- متوجه نميشم، قربان.
- قربان، اون زمين ها دست آلمان هاست.
56
00:05:54,103 --> 00:05:56,324
آلمان ها رفتن.
57
00:05:56,325 --> 00:06:01,398
نااميد نشو.
ظاهراً عقب نشيني استراتژيکيـــه.
58
00:06:01,853 --> 00:06:06,336
اگه نگاه کني، به نظر خط جديدي ساختن،
تقريبا 15 کيلومتر عقبتر از اينجاست.
59
00:06:06,337 --> 00:06:09,698
سرهنگ مک کِنزي
فرماندهي هنگ رو برعهده داره
60
00:06:09,699 --> 00:06:14,207
ديروز صبح پيامي رو فرستاد که مي خواد
همزمان با عقب نشيني آلمانها بهشون حمله کنه.
61
00:06:14,247 --> 00:06:16,766
متقاعد شده که تو چنگشونه.
62
00:06:16,767 --> 00:06:20,472
اگه خطوط دشمن رو بشکنند،
ورق رو به نفع خودشون برگردونه.
63
00:06:21,141 --> 00:06:22,801
اشتباه مي کنه.
64
00:06:22,802 --> 00:06:27,635
سرهنگ عکس هاي هوايي خطوط جديد دشمن رو نديدن.
65
00:06:27,636 --> 00:06:30,429
آقايون، بياييد اينجا.
66
00:06:31,160 --> 00:06:34,948
پهناي (خندق دشمن) پنج کيلومتره.
دژ و استحکامات، پدافند و توپخانه...
67
00:06:34,974 --> 00:06:37,651
... که به مانندش رو به چشم نديديم.
68
00:06:38,173 --> 00:06:41,839
گردان دوم فردا بلافاصله بعد از سپيده دم
حمله مي کنه.
69
00:06:42,043 --> 00:06:44,733
اصلا نمي دونن توي چه مخمصه اي افتادن.
70
00:06:44,734 --> 00:06:46,297
و ما براي هديه ي قبل از حمله هم شده...
71
00:06:46,322 --> 00:06:50,174
... نميتونيم بهشون هشدار بديم.
دشمن تمام خطوط تلفني رو قطع کرده.
72
00:06:50,199 --> 00:06:52,554
وظيفه ي شما اينه که به سمت جنگل هاي کُوازيل، ...
73
00:06:52,555 --> 00:06:56,869
... يک و نيم کيلومتري جنوب شرقي بخش اِ کوسْت بريد
تا به گردان دوم برسيد.
74
00:06:56,870 --> 00:06:58,951
اين نامه رو به سرهنگ بدين.
75
00:06:58,952 --> 00:07:02,449
دستور مستقيم براي متوقف کردن حمله فردا صبح.
76
00:07:02,536 --> 00:07:05,380
اگه اين نامه بهشون نرسه،
حمام خون راه ميوفته.
77
00:07:05,381 --> 00:07:10,150
دو گردان رو از دست ميديم.
1600 تن از افرادمون به علاوه برادر تو.
78
00:07:10,623 --> 00:07:13,868
- فکر ميکني به موقع ميرسي؟
- بله، قربان.
79
00:07:13,893 --> 00:07:16,979
- سوالي نداريد؟
- نخير، قربان.
80
00:07:17,379 --> 00:07:20,000
بسيارخوب، در اختيار شما، گروهبان.
81
00:07:21,661 --> 00:07:23,950
گروهبان گُردُن: آقايون، آذوقه و ملزومات.
82
00:07:23,981 --> 00:07:29,215
نقشه، چراغ قوه، نارنجک،
و مقداري آذوقه.
83
00:07:29,720 --> 00:07:32,633
هرچي سريعتر راه بيوفتيد، از غرب همين سنگر
به طرف خيابون ساکي هال...
84
00:07:32,634 --> 00:07:35,165
... بعدش شمال غرب، تا به خيابون پاراديس برسيد.
85
00:07:35,190 --> 00:07:38,056
درازاي خط مقدم رو بگيرين تا هنگ يورک شايِر رو پيدا کنين.
86
00:07:38,059 --> 00:07:42,386
اين يادداشت رو به سرگرد استيون سِن بدين.
اون مسئوليت نگهداري کوتاهترين مسافت رو با "منطقه ي بي طرف" داره.
87
00:07:42,411 --> 00:07:44,214
شما از اونجا رد ميشين.
88
00:07:44,239 --> 00:07:46,332
قربان، اون موقع خورشيد طلوع ميکنه.
مارو مي بينن.
89
00:07:46,333 --> 00:07:49,510
نگران نباشين. نمي خواد مقاومت نشون بدين.
90
00:07:55,833 --> 00:07:58,896
قربان، فقط ما دونفر؟
91
00:07:58,921 --> 00:08:04,766
- (روديارد کيپلينگ) "خواه از فرش (جهنم)، خواه عرش
آنکس يکه سفر کند، سريع رود."
92
00:08:04,791 --> 00:08:08,294
- اينطور نيست گروهبان؟
- بله، قربان. همينطوره.
93
00:08:09,925 --> 00:08:11,923
موفق باشيد.
94
00:08:21,222 --> 00:08:22,403
بلیک
95
00:08:22,528 --> 00:08:24,037
- یه دقیقه وایسا درباره اش حرف بزنیم.
- چرا؟
96
00:08:32,252 --> 00:08:34,630
بلیک!
97
00:08:41,477 --> 00:08:44,518
- باید دربارش فکر کنیم.
- چیزی برای فکر کردن نیست. اون برادر بزرگترمه.
98
00:08:44,543 --> 00:08:48,066
- حداقل تا غروب وایسیم.
- ارین مور مگه نگفت هرچی سریعتر راه بیوفتیم.
99
00:08:48,756 --> 00:08:52,258
اون که اصلا منطقه ی بی طرف رو به چشم ندیده.
از 10 متری شم نمیتونیم رد شیم.
100
00:08:52,282 --> 00:08:55,785
- اگه فقط صبر کنیم.
- شنیدی که. گفت آلمانها رفتن.
101
00:08:55,808 --> 00:08:58,606
پس همینه نارنجک داده بهمون؟
102
00:09:08,294 --> 00:09:11,586
- ببین پاتو کجا میزاری!
- ببخشید.
103
00:09:20,489 --> 00:09:26,334
- من میگم که صبر کنیم.
- بله که اینو میگی، چون اون داداشت نیست، درسته؟
104
00:09:28,459 --> 00:09:32,401
ببین، آخرین باری که بهم گفتن آلمانها رفتن، پایان خوشی نداشت.
105
00:09:32,680 --> 00:09:36,105
تو نمیدونی، بلیک، اونجا نبودی.
106
00:09:38,117 --> 00:09:41,619
معذرت میخوام... معذرت میخوام!
107
00:09:45,841 --> 00:09:48,507
گروهبان میلر: احمقا ورودی خط مقدم طرف دیگه است. (این مسیر یک طرفه از خط مقدم به خط های عقب تره)
108
00:09:48,532 --> 00:09:50,734
دستور از ژنراله، قربان.
109
00:10:02,805 --> 00:10:05,357
خیلی خب، میگی آلمانها رفتن.
110
00:10:05,459 --> 00:10:09,088
تقریبا 15 کیلومتر، چی، میشه شش ساعت (پیاده روی)؟
فوقش هشت.
111
00:10:09,113 --> 00:10:14,606
- پس تا غروب وقت داریم. غیر این بهمون حمله میکنن.
- اینجا خاک دشمنه، اصلا نمیدونیم پامون رو کجا میزاریم.
112
00:10:14,631 --> 00:10:19,634
بلیک، "گر نکنی خِرد به خرج، نتوان کنی بِرار نجات".
113
00:10:19,659 --> 00:10:20,856
من میتونم.
114
00:10:22,896 --> 00:10:25,960
رسیدیم. خط مقدم.
115
00:10:27,478 --> 00:10:30,644
حالا باید گردان یورک شایِرو پیدا کنیم.
116
00:11:16,788 --> 00:11:19,509
- سرجوخه استوکس: ببین کی رو اینجا تنه میزنی.
- برو کنار دیگه. برو.
117
00:11:19,534 --> 00:11:23,146
- تو چه خری هستی، این زخمی رو هل میدی؟
- ولم کن!
118
00:11:23,171 --> 00:11:27,977
- خر نفهم گروهبانمون رو میندازه زمین، خیلی زخمی شده.
- باشه. ببخشید. باشه، ببخشید.
119
00:11:28,024 --> 00:11:31,323
- ما توی ماموریتیم. دستور از ژنراله.
- بزار رد شم.
120
00:11:32,386 --> 00:11:34,350
برین کنار.
121
00:11:34,811 --> 00:11:35,976
خیلی خب.
122
00:11:36,015 --> 00:11:38,829
فقط پاتو ببین کجا میزاری.
123
00:12:07,497 --> 00:12:08,505
چه ساکته ...
124
00:12:08,873 --> 00:12:11,679
قبل از تیپ وال (بخشی از منطقه ی سام در شمال فرانسه) اینطوری بود؟
125
00:12:12,144 --> 00:12:13,317
یادم نمیاد.
126
00:12:14,330 --> 00:12:17,210
- (نبرد) سُم رو یادت نمیاد؟
- نه واقعا.
127
00:12:21,098 --> 00:12:22,760
پس، خوب قِسِر در رفتی.
128
00:12:23,686 --> 00:12:25,241
حداقل نشانتو بزن.
129
00:12:26,079 --> 00:12:27,919
دیگه ندارمش.
130
00:12:28,408 --> 00:12:31,268
چی؟ مدالتو گم کردی؟
131
00:12:39,611 --> 00:12:41,460
سرتو بدزد.
132
00:12:48,184 --> 00:12:51,311
افسر وظیفه، هاروی: محض رضای خدا.
مراقب باش، پاتو روی اجساد مرده ها میزاری.
133
00:12:51,336 --> 00:12:55,754
اون سرگروهبان مون بود.
بهتره کفشاتو بیرون پناهگاه با شیلنگ بشوری.
134
00:12:55,798 --> 00:12:57,649
میدونی گردان یورک شایِر کجان؟
135
00:12:57,674 --> 00:13:02,067
تو بریدگی بعدی از روی بیشتر از نصفشون رد میشین.
دوشب پیش به درک واصل شدن.
136
00:13:10,685 --> 00:13:13,441
- شما از گردان یورک شایِر هستین؟
- بله، سرجوخه.
137
00:13:13,480 --> 00:13:18,276
- سرگرد استیون سِن کجاست؟
- چند شب پیش کشتنش، سرجوخه.
138
00:13:18,301 --> 00:13:20,614
فرماندهی به دست گروهبان لِزلی هست.
139
00:13:20,639 --> 00:13:24,015
- کجا می تونیم پیداش کنیم؟
- پناهگاه بعدیه.
140
00:13:30,886 --> 00:13:32,559
اینجاست.
141
00:13:37,618 --> 00:13:38,627
قربان؟
142
00:13:39,517 --> 00:13:40,526
شما گروهبان لِزلی، قربان؟
143
00:13:40,551 --> 00:13:43,806
- چی شده؟
- پیامی از طرف ژنرال اِرین مور داریم.
144
00:13:43,831 --> 00:13:45,657
- که پشتیبانی فرستادن؟
- نه، قربان.
145
00:13:45,682 --> 00:13:50,124
- پس کی اینکارو می کنن؟
- نمیدونیم، قربان. ولی دستور داریم از اینجا رد شیم.
146
00:13:50,149 --> 00:13:53,241
- اینجا خط مقدم با آلماناست.
- میدونیم، قربان.
147
00:13:53,266 --> 00:13:55,864
اگه فقط نامه رو بخونین.
148
00:13:57,388 --> 00:14:01,117
- شرط ببند امروز چندشنبه است.
- جمعه.
149
00:14:01,157 --> 00:14:05,585
جمعه. خب، خب، خب.هممون اشتباه گفتیم.
این احمق که گفت سه شنبه است.
150
00:14:07,336 --> 00:14:09,102
عقلشون رو از دست دادن؟ (=ژنرال اِرین مور)
151
00:14:09,689 --> 00:14:14,106
- فکر کردن یه شب آروم شده، آلمانها رفتن خونه.
- فکر می کنین اشتباه کردن، قربان؟
152
00:14:15,690 --> 00:14:18,106
دو شب پیش یکی از افسرانمون و سه تن از افرادمون رو از دست دادیم.
153
00:14:18,131 --> 00:14:19,902
آبکششون کردن، چسبیده بودن به سیم خاردارا.
154
00:14:19,927 --> 00:14:26,302
- تا اینجا کشیدیمشون. اونا پشمشونم نبود.
- قربان، ژنرال مطمئن بودند آلمانها عقب نشینی کردن.
155
00:14:26,327 --> 00:14:28,236
- عکس های هوایی خطوط جدید موجوده...
- خفه شو
156
00:14:28,262 --> 00:14:30,797
توی وجب به وجب این خاک جنگیدیم...
157
00:14:30,822 --> 00:14:34,640
و حالا یدفعه به ما اطلاعات خطوط اینجارو میدن؟
تله است.
158
00:14:36,664 --> 00:14:39,732
ولی، کبکتون خروس بخونه. حتما یه مدالی صاحب میشین.
159
00:14:39,756 --> 00:14:42,780
هیچی مثل یه تیکه آهن قراضه یه بیوه رو خوشحال نمی کنه.
160
00:14:44,771 --> 00:14:47,257
خیلی خوب.
161
00:14:48,297 --> 00:14:53,765
- نزدیک ترین مسیر عبور کجاست، قربان؟
- سیم خاردار های ما شلوغ پلوغه. ولی یه جاهاییش بازه.
162
00:14:53,790 --> 00:14:56,990
راش وُرث! بزار نگاه کنه.
163
00:15:00,080 --> 00:15:02,797
مستقیم به چپ، از اسب های مرده که رد شدی
164
00:15:02,822 --> 00:15:05,596
فضای (بین سیم خاردارا) رو مستقیماً پشتشون می بینی.
165
00:15:05,621 --> 00:15:09,032
به کارتون میاد،
چون اگه تاریک باشه بوی تعفنشون شمارو می کشونه طرفش.
166
00:15:09,057 --> 00:15:10,445
وقتی به دومین سیم خاردار رسیدین...
167
00:15:10,482 --> 00:15:12,484
... دنبال یه آلمانی مرده بگردین که تعظیم کرده.
168
00:15:12,509 --> 00:15:14,543
دقیقا کنارش یه بریدگی باریک می بینی.
169
00:15:14,568 --> 00:15:17,371
خط آلمانها تقریبا 140 متر بعد از اونـه.
170
00:15:17,410 --> 00:15:21,067
مراقب گودال ها باشین.
گودال ها از آنچه که می بینید عمیق ترند.
171
00:15:21,092 --> 00:15:22,748
بیوفتی توش، خدام درت نمیاره.
172
00:15:22,773 --> 00:15:25,328
از این طرف.
173
00:15:25,914 --> 00:15:29,275
بلند شو کیگُر. تخت خواب که نیست (جای نشستنه).
174
00:15:29,300 --> 00:15:31,443
سنگر دیگه ای هست، قربان؟
که از اونجا (حمله رو) شروع کنیم؟
175
00:15:31,468 --> 00:15:35,158
نه. سنگر جلوتر از خط مقدم چند هفته پیش نابود شده.
با این حالم پر از جسده.
176
00:15:35,183 --> 00:15:37,938
بهترین شانستون اینه از اینجا حمله کنین.
177
00:15:40,816 --> 00:15:43,465
اگه تیر خوردین، همون راهتونو بگیرین و برگردین.
178
00:15:43,490 --> 00:15:45,791
ما تا شب نشده دنبالتون نمیاییم.
179
00:15:45,816 --> 00:15:49,601
و اگه خر شانس بودین و رسیدین، منور بزنین.
180
00:15:49,626 --> 00:15:54,155
- منورانداز نداریم، قربان.
- خب کیلگر، یکی براش گیر بیار! یجا بدرد بخور.
181
00:15:54,180 --> 00:15:55,384
بله قربان.
182
00:15:57,183 --> 00:15:59,628
امید دارم پروردگار با این روغن مقدس...
(در اصل براندی، نوعی مشروب)
183
00:15:59,653 --> 00:16:04,901
... از سر هر تقصیر یا گناهی که مرتکب شدید بگذرد.
184
00:16:06,564 --> 00:16:09,166
واقعا بیزار میشم اینارو (منور) از دست بدین.
185
00:16:09,191 --> 00:16:11,296
پس وقتی بهت شلیک کردن،
186
00:16:11,352 --> 00:16:15,667
میشه با احترام به طرف ما پرتشون کنین؟
آدمای خوبی اینجا هستن (که میخوانش)
187
00:16:17,787 --> 00:16:18,794
به سلامت.
188
00:16:26,838 --> 00:16:27,846
مطمئنی؟
189
00:16:29,332 --> 00:16:30,340
آره.
190
00:16:36,578 --> 00:16:37,966
اول بزرگترها.
191
00:18:25,632 --> 00:18:28,564
حالت خوبه؟
192
00:18:29,392 --> 00:18:31,867
دنبال پوشش باش.
193
00:18:51,977 --> 00:18:54,303
(اینم از) سنگر جلوتریه
194
00:20:20,943 --> 00:20:22,447
تکون نخور.
195
00:20:31,183 --> 00:20:33,023
از خودمون بودن.
196
00:20:34,310 --> 00:20:36,871
ادامه بده. نصفه ی راهیم.
197
00:21:41,288 --> 00:21:44,102
بین سیم خاردارا بازه.
198
00:22:41,333 --> 00:22:43,171
اسکافیــ ...
199
00:23:06,251 --> 00:23:09,320
اونجا! خط مقدم اونجاست.
200
00:23:34,213 --> 00:23:37,611
خدایا. واقعا رفتن.
201
00:23:58,402 --> 00:24:00,610
دستت چطوره؟
202
00:24:00,987 --> 00:24:04,264
رفت تو اون جنازه ی لعنتی آلمانی.
203
00:24:05,421 --> 00:24:09,158
پانسمانش کن.
دوباره یه کف دستی دیگه میری.
204
00:24:10,647 --> 00:24:12,464
با راست میزنم.
205
00:24:42,162 --> 00:24:44,057
تازه رفتن.
206
00:25:07,274 --> 00:25:09,090
بن بسته.
207
00:25:30,793 --> 00:25:32,670
اینجام بسته اس.
208
00:25:32,992 --> 00:25:35,191
ممکنه اینجا راه داشته باشه.
209
00:25:50,573 --> 00:25:52,097
یا مسیح ...
210
00:26:00,222 --> 00:26:01,230
اینجارو.
211
00:26:03,052 --> 00:26:04,061
(پناهگاه) گنده ایه.
212
00:26:07,285 --> 00:26:08,907
همه اینارو ساختن.
213
00:26:55,503 --> 00:26:57,301
راه خروج اینجاست.
214
00:26:57,326 --> 00:26:58,552
اسکافیــ .
215
00:27:00,311 --> 00:27:01,758
اینو چی میگی؟
216
00:27:06,077 --> 00:27:07,387
لعنتی ...
217
00:27:10,578 --> 00:27:12,880
حتی از موشهای ماهم فربه ترن.
218
00:27:19,383 --> 00:27:21,630
فکر می کنی چی تو کیسه ها باشه؟
219
00:27:22,373 --> 00:27:24,699
از الان دیگه گرسنه نمی مونی.
220
00:27:30,663 --> 00:27:31,671
نگاش کن.
221
00:27:32,000 --> 00:27:33,591
موش کوچولوی مارموز.
222
00:27:34,572 --> 00:27:37,347
- بجاش میتونی اینو بخوری.
- چیه؟
223
00:27:37,539 --> 00:27:39,143
غذای سگ آلمانا.
224
00:27:40,980 --> 00:27:42,524
توی جعبه های دیگه چی؟
225
00:27:44,822 --> 00:27:45,831
چی شده؟
226
00:27:45,856 --> 00:27:46,933
تله ی انفجاری.
227
00:27:47,871 --> 00:27:48,880
تکون نخور.
228
00:27:50,045 --> 00:27:51,359
کجاست؟
229
00:27:53,686 --> 00:27:55,698
از اینجا تا در کشیدنش.
230
00:27:58,396 --> 00:27:59,740
اوه، یا مسیح...
231
00:27:59,765 --> 00:28:01,133
نه ... نه!
232
00:28:18,799 --> 00:28:20,187
اسکافیــ ؟!
233
00:28:24,252 --> 00:28:25,290
اسکافیــ !
234
00:28:27,986 --> 00:28:28,815
اسکافیــ !
235
00:28:36,996 --> 00:28:38,638
اسکافیــ !
236
00:28:41,881 --> 00:28:42,919
اسکافیــ !
237
00:28:43,719 --> 00:28:47,960
اسکافیــ ! بیدار شو !
بیدار شو! اسکافیــ !
238
00:28:50,478 --> 00:28:52,843
اسکافیــ ! اسکافیــ !
239
00:28:54,329 --> 00:28:57,024
سرپا وایسا! سرپا وایسا!
240
00:28:57,807 --> 00:28:59,841
سرپا! سرپا!
241
00:29:02,635 --> 00:29:05,900
زودباش!
سرپا وایسا!
242
00:29:09,269 --> 00:29:11,609
همه چیز داره رو سرمون آوار میشه.
243
00:29:17,634 --> 00:29:20,077
تـــو به مــــن بچسب!
244
00:29:33,151 --> 00:29:35,808
باید ادامه بدیم. زودباش!
245
00:29:35,833 --> 00:29:39,336
کور شدم.
نمی بینم!
246
00:29:39,359 --> 00:29:41,128
وایسا! وایسا!
247
00:29:41,153 --> 00:29:42,595
وایسا.
248
00:29:42,620 --> 00:29:44,392
شَفته.
249
00:29:44,939 --> 00:29:48,712
باید بپریم. زود باش!
250
00:29:51,429 --> 00:29:53,617
قراره بپری! فقط بپر.
251
00:29:53,642 --> 00:29:56,901
- نمی تـــو... نمی تونم ببینم!
- باید به من اعتماد کنی.
252
00:29:56,926 --> 00:29:58,777
بپــــــــر!
253
00:30:04,680 --> 00:30:07,925
ولم نکن! ولم نکنی!
254
00:30:10,944 --> 00:30:13,847
روشنایی! به روشنایی رسیدیم!
255
00:30:24,237 --> 00:30:29,827
وایسا... وایسا. فقط ... فقط بزار بشینم.
256
00:30:31,996 --> 00:30:34,244
موش کثیف.
257
00:30:40,067 --> 00:30:43,177
مراقب باش، ممکنه بازم تله مونده باشه.
258
00:30:51,445 --> 00:30:53,282
یا مسیح.
259
00:31:03,289 --> 00:31:04,560
خاک ...
260
00:31:04,911 --> 00:31:07,295
خیلی خاک رفته چِشَم.
261
00:31:15,622 --> 00:31:18,769
بیا.
مال منم بگیر.
262
00:31:25,000 --> 00:31:27,702
ای کاش الان اون موشو می کشتم.
263
00:31:27,845 --> 00:31:31,002
ای کاش توام چندتا احمق دیگه رو جا من می آوردی.
264
00:31:31,027 --> 00:31:34,211
- چی؟
- لعنتی آخه چرا منو انتخاب کردی؟
265
00:31:34,928 --> 00:31:39,233
- چمیدونستم تورو برا چی میخوان.
- نه، نمی دونستی. اصلا نمی دونی.
266
00:31:39,507 --> 00:31:40,836
این مشکل توعـــه.
267
00:31:44,061 --> 00:31:45,546
باشه خب، برگرد.
268
00:31:46,836 --> 00:31:50,745
- کسی جلوتو نگرفته. اگه میخوای، یه راست برو خونه.
- نگو.
269
00:31:50,770 --> 00:31:51,957
نگی دیگه.
270
00:31:53,801 --> 00:31:56,081
ببین، چمیدونستم تورو برا چی میخوان.
271
00:31:56,532 --> 00:32:00,049
فکر کردم می برنمون پشت سنگر،
یا دنبال غذا یا همچین چیزی.
272
00:32:01,151 --> 00:32:03,490
فکر کردم قراره آسون باشه،
273
00:32:03,515 --> 00:32:04,701
خب؟
274
00:32:05,992 --> 00:32:07,985
اصلا فکر اینو نمی کردم.
275
00:32:14,864 --> 00:32:16,350
پس میخوای برگردی؟
276
00:32:20,375 --> 00:32:22,762
فقط اون منور کوفتی رو بزن.
277
00:32:38,006 --> 00:32:40,763
بره تو کیـــو نــ ... گروهبان.
278
00:32:55,326 --> 00:32:56,812
میدونی کجاییم؟
279
00:32:59,959 --> 00:33:02,312
اِ کوسْت مستقمیاَ جنوب شرقیه.
280
00:33:03,973 --> 00:33:05,576
اگه همینطور ادامه بدیم،
281
00:33:06,449 --> 00:33:07,458
می رسیم.
282
00:33:11,520 --> 00:33:12,664
پس بیا.
283
00:33:37,831 --> 00:33:38,839
اونو نگاه.
284
00:33:39,582 --> 00:33:41,419
اسلحه های خودشونم نابود کردن.
285
00:33:42,592 --> 00:33:44,997
سنگراشونم اضافه کن.
286
00:33:45,939 --> 00:33:47,401
چی میگی؟
287
00:33:47,694 --> 00:33:51,720
فکر کنم اونا میخواستن اون طرفی بریم
تا مارو دفن کنن.
288
00:33:59,426 --> 00:34:01,165
موشای کثیف.
289
00:34:08,486 --> 00:34:12,395
هی
داستان ویلکو رو شنیدی؟
290
00:34:12,594 --> 00:34:15,180
- چطور گوششو از دست داده؟
- حسشو ندارم.
291
00:34:15,239 --> 00:34:18,188
چشاتو از درختای بالای
اون لبه دور نکن.
292
00:34:21,078 --> 00:34:24,205
شرط می بندم بهت گفته
با شِرَپنل (نوعی گلوله ی انفجاری) زدنش.
293
00:34:25,222 --> 00:34:26,629
چی بوده پس؟
294
00:34:27,665 --> 00:34:28,673
خب،
295
00:34:28,994 --> 00:34:31,396
میدونی که دوست دخترش آرایشگره، آره؟
296
00:34:31,768 --> 00:34:36,088
و وقتی براش نامه می نوشت،
درباره ی نبود امکانات حموم غر می زد.
297
00:34:36,486 --> 00:34:38,988
بوی اون گند و کثافت توی اَرِس یادته؟
298
00:34:39,525 --> 00:34:40,532
بگذریم،
299
00:34:40,947 --> 00:34:42,995
یه روغن مویی براش فرستاد...
300
00:34:44,051 --> 00:34:47,433
... که مثل شیره ی قند، خوشبو بود.
301
00:34:49,274 --> 00:34:50,423
ویلکو هم
302
00:34:50,448 --> 00:34:52,065
از عطرش خوشش می اومد
303
00:34:52,299 --> 00:34:55,447
ولی نمیخواست بزارتش تو کوله اش
و اینو و اونور ببرتش،
304
00:34:55,607 --> 00:34:56,616
پس
305
00:34:56,952 --> 00:34:59,727
بیشترشو میریزه رو کله اش
306
00:34:59,752 --> 00:35:01,154
و میگیره میخوابه
307
00:35:01,179 --> 00:35:03,769
بعدش نصف شب بلند میشه
308
00:35:03,988 --> 00:35:05,160
و (می بینه)
309
00:35:05,433 --> 00:35:07,873
یه موش نشسته رو شونه اش
310
00:35:07,904 --> 00:35:10,300
و داره روغن رو سرشو لیس میزنه!
311
00:35:10,325 --> 00:35:11,812
ویلکو هم میترسه و
312
00:35:11,837 --> 00:35:12,845
از جاش می پره و
313
00:35:12,870 --> 00:35:13,940
توی همون حال،
314
00:35:14,330 --> 00:35:17,217
موشه گوششو درسته می کَنه و
315
00:35:17,256 --> 00:35:19,307
گوش به دهان میزنه به چاک.
316
00:35:19,510 --> 00:35:22,545
اوه، های و هوی، داد و فریاد و
317
00:35:22,570 --> 00:35:23,891
جیغ هایی که نمی زنه.
318
00:35:23,915 --> 00:35:25,139
بهترین جاش اینجا بود
319
00:35:25,164 --> 00:35:29,041
انقد از روغنه میزنه که نمی تونه سرشو بشوره.
320
00:35:29,066 --> 00:35:30,582
مثل آهنربا بود.
321
00:35:30,607 --> 00:35:34,093
موش ها مارو ول کردن ولی مثل کنه
به ویلکو چسبیده بودن، انقد که شیرین بود.
322
00:35:34,118 --> 00:35:35,517
بدبخت عوضی.
323
00:35:42,420 --> 00:35:43,955
دارن برمیگردن خونه.
324
00:35:44,525 --> 00:35:47,046
میخوام بدونم چی دیدن ...
325
00:35:48,484 --> 00:35:50,396
مراقب اون رشته تپه ها باش.
326
00:35:55,056 --> 00:35:57,162
خب، پس اون یه جورایی مدال توعه.
327
00:35:58,255 --> 00:35:59,398
چی میگی؟
328
00:36:00,339 --> 00:36:02,506
"سرجوخه ی موقت، آقای بلیک به منظور نجات جان هم رزمش
329
00:36:02,531 --> 00:36:04,620
در یک مرگ حتمی، شجاعت به خرج دادند"
330
00:36:04,949 --> 00:36:05,955
و همین حرفای تکراری.
331
00:36:07,654 --> 00:36:08,961
فقط حدس می زنی؟
332
00:36:09,741 --> 00:36:10,885
آره.
333
00:36:13,622 --> 00:36:15,766
خب، خوب میشه.
334
00:36:15,791 --> 00:36:17,482
از اونجایی که مال خودتو گم کردی.
335
00:36:17,507 --> 00:36:18,750
نکردم.
336
00:36:20,322 --> 00:36:23,154
- پس چی سرش آوردی؟
- چه اهمیتی داره؟
337
00:36:23,528 --> 00:36:24,738
چه اهمیتی نداره؟
338
00:36:26,824 --> 00:36:29,295
(درقبال چیزی) با یه فرمانده فرانسوی تاخت زدم.
339
00:36:29,320 --> 00:36:32,585
تاخت زدی؟ با چی؟
340
00:36:32,792 --> 00:36:34,195
یه بطری شراب.
341
00:36:35,054 --> 00:36:38,334
- چرا اینکارو کردی؟
- تشنه بودم.
342
00:36:40,007 --> 00:36:41,579
عجب اشتباهی.
343
00:36:43,791 --> 00:36:48,373
باید میبردیش خونه بدیش خانوادت.
344
00:36:50,459 --> 00:36:52,312
آدمایی هستن که براش کشته شدن.
345
00:36:54,239 --> 00:36:58,977
- اگر بهم مدال میدادن، میبردمش خونه، تو چرا نبردی؟
- ببین یه تیکه حلبیــه!
346
00:36:59,002 --> 00:37:01,040
تافته ی جدا بافته ات نمی کنه،
347
00:37:01,065 --> 00:37:03,423
از بقیه متفاوتت نمی کنه.
348
00:37:04,052 --> 00:37:05,393
چرا، می کنه.
349
00:37:06,307 --> 00:37:09,131
و یه تیکه حلبی هم نیست.
نوار داره.
350
00:37:14,189 --> 00:37:15,904
متنفر بودم برم خونه.
351
00:37:16,626 --> 00:37:17,969
متنفر بودم.
352
00:37:19,825 --> 00:37:21,833
میدونستم برم، برمیگردم.
353
00:37:22,302 --> 00:37:26,766
مجبور بودم ترکشون کنم و میدونستن
ممکنه اصلا منو نبینن
354
00:37:56,895 --> 00:37:58,241
پروردگارا،
355
00:38:00,824 --> 00:38:03,171
همشونو قطع کردن.
356
00:38:07,049 --> 00:38:08,204
گیلاسه.
357
00:38:12,061 --> 00:38:13,266
لامبرته.
358
00:38:16,633 --> 00:38:18,259
ممکنه دوک (مَلَس مزه) باشه،
359
00:38:18,533 --> 00:38:20,765
وقتی میوه روش نیست، تشخصیش سختـه.
360
00:38:21,724 --> 00:38:23,507
فرقشون چیه؟
361
00:38:24,035 --> 00:38:26,523
خب، همه فکر می کنن
فقط یک نوع گیلاس داریم.
362
00:38:26,855 --> 00:38:28,094
ولی زیاد داریم
363
00:38:28,681 --> 00:38:33,081
مثل گیلاس سیاه، ناپلئونی، قرمز مونمورنسی.
گیلاس ترش و شیرین ...
364
00:38:33,106 --> 00:38:34,726
اینارو از کجا یادگرفتی؟
365
00:38:35,097 --> 00:38:37,193
مامانم پشت خونه باغ داشت.
366
00:38:37,760 --> 00:38:39,386
چندتا درخت بیشتر نبود.
367
00:38:40,521 --> 00:38:43,107
مثل اینه این موقع از سال برف اومده،
368
00:38:43,498 --> 00:38:45,221
همه جا شکوفه است.
369
00:38:46,200 --> 00:38:47,884
بعدش تو ماه مــه،
370
00:38:47,909 --> 00:38:49,587
باید می چیدیمشون.
371
00:38:50,337 --> 00:38:51,703
من و جو.
372
00:38:53,290 --> 00:38:54,698
کل روز، وقتمون رو می گرفت.
373
00:38:55,619 --> 00:38:57,518
خب، اینا الان سرما می برتشون؟
374
00:38:57,988 --> 00:39:02,041
اوه نه،
وقتی هسته شون مدتی زیر خاک بمونه رشد می کنن.
375
00:39:02,277 --> 00:39:04,560
بعد می بینی بیشترم شدن.
376
00:39:09,866 --> 00:39:13,526
- به نظر متروکه اس.
- امیدوارم.
377
00:39:13,801 --> 00:39:15,915
باید مطمئن شیم.
378
00:39:48,163 --> 00:39:51,531
من از جلو میرم، تو از پشت.
379
00:40:32,934 --> 00:40:36,961
- هیچی؟
- نه.
380
00:40:54,893 --> 00:40:57,806
- غذا گیر آوردی؟
- نه.
381
00:40:59,197 --> 00:41:01,391
از اینجا خوشم نمیاد.
382
00:42:08,845 --> 00:42:12,155
نقشه میگه از اون چند تپه رد شیم،
383
00:42:12,180 --> 00:42:15,052
یه راست به اِ کوسْت رسیدیم.
384
00:42:15,561 --> 00:42:17,334
خوبه.
385
00:43:01,615 --> 00:43:05,752
- دوباره دوستامونن؟
- به نظر میاد.
386
00:43:06,414 --> 00:43:09,239
نبرد تن به تنــــه
387
00:43:09,465 --> 00:43:11,054
کی داره میبره؟
388
00:43:11,429 --> 00:43:15,948
فکر کنم، ما.
دو به تکــه.
389
00:43:18,502 --> 00:43:20,637
زدنش ...
390
00:43:46,635 --> 00:43:54,049
خلبان آلمانی: پاهام! پاهام! کمکم کنید! کمکم کنید!
391
00:44:11,175 --> 00:44:19,217
منو بفرستین بیمارستان نظامی، هم رزم.
لطفا. لطفا. آب. آب.
392
00:44:19,242 --> 00:44:23,754
- باید از این فلاکت خلاصش کنیم.
- نه، برو براش آب بیار. آب می خواد.
393
00:44:23,777 --> 00:44:30,319
- نگران نباش، نگران نباش. تکون نخور. تکون نخور...
- لطفا کمکم کنید. نمیخوام بمیرم.
394
00:44:37,414 --> 00:44:40,954
نکن... نکن!
395
00:44:40,979 --> 00:44:43,408
نه، نه، نه!
396
00:44:51,019 --> 00:44:54,753
حروم زاده، حرومزاده لعنتی.
397
00:44:56,841 --> 00:45:01,384
اوه، خدایا نه. اوه، خدایا نه.
398
00:45:02,037 --> 00:45:07,519
- یا مسیح. یا مسیح، نه.
- باید جلوی خونریزی رو بگیریم.
399
00:45:07,884 --> 00:45:14,359
- بس کن. بس کن.
- نگران نباش، حالت خوب میشه. میخوایم بلند شیم.
400
00:45:14,384 --> 00:45:16,697
آره. آره.
401
00:45:18,889 --> 00:45:22,467
نه! نمیتونم. نمیتونم.
402
00:45:23,354 --> 00:45:26,722
- باید ببرمت بهداری سنگر.
- نمی تونم.
403
00:45:26,747 --> 00:45:29,489
- کولت می کنم. زیاد دور نیست.
- فقط یه دکتر بیار اینجا.
404
00:45:29,515 --> 00:45:31,839
نمیتونم، باید باهم باشیم.
405
00:45:32,542 --> 00:45:36,050
قراره بلند شیم. قراره بلند شیم.
406
00:45:41,446 --> 00:45:45,632
بس کن، لطفا! بس کن!
407
00:45:45,655 --> 00:45:47,217
بزارم زمین! بزارم زمین،
408
00:45:47,242 --> 00:45:50,480
حرومی، لطفا! بزارم زمین!
409
00:46:00,818 --> 00:46:04,212
- باید سعی کنی راه بری.
- بزار بشینیم...
410
00:46:04,237 --> 00:46:05,961
- بزار بشینم.
- نمیتونیم.
411
00:46:05,986 --> 00:46:07,631
باید گردان دوم رو پیدا کنیم. یادت نیست؟
412
00:46:07,657 --> 00:46:09,842
برادرت. همین الان باید بریم...
413
00:46:09,867 --> 00:46:12,383
میتونی خودت بدون من (جستجو رو) شروع کنی.
خودمو میرسونم.
414
00:46:12,408 --> 00:46:16,456
نمیتونی اینجا بمونی. باید راه بیوفتیم، باشه؟
415
00:46:16,481 --> 00:46:17,918
باید راه بیوفتیم.
416
00:46:17,943 --> 00:46:21,964
زودباش. زودباش.
417
00:46:21,989 --> 00:46:25,123
همینه. زودباش، زودباش...
418
00:46:31,468 --> 00:46:35,148
برادرت. باید بریم دنبال برادرت.
419
00:46:37,019 --> 00:46:42,745
قیافه شو میبینی. شبیه منه...
420
00:46:42,911 --> 00:46:45,070
یکم بزرگتر.
421
00:46:57,601 --> 00:47:00,570
اونا چیه؟
422
00:47:01,178 --> 00:47:03,449
بمبارانمون کردن؟
423
00:47:04,126 --> 00:47:08,411
چوبه، آتیش گرفته. طویله داره تو آتیش میسوزه.
424
00:47:11,908 --> 00:47:16,764
تیر خوردم... چطوری؟
425
00:47:18,147 --> 00:47:19,843
چاقو خوردی.
426
00:47:24,386 --> 00:47:27,113
دارم می میرم؟
427
00:47:35,116 --> 00:47:40,538
آره، فکر میکنم داری می میری.
428
00:47:56,932 --> 00:48:00,361
- این؟
- داخلش...
429
00:48:22,465 --> 00:48:25,793
از طرف خودم برای مامانم نامه می نویسی؟
430
00:48:26,945 --> 00:48:28,422
آره.
431
00:48:30,564 --> 00:48:33,392
بهش بگو نترسیدم.
432
00:48:36,020 --> 00:48:38,148
دیگه؟
433
00:48:39,950 --> 00:48:41,859
دوستش دارم...
434
00:48:43,655 --> 00:48:45,808
ای کاش مــــ...
435
00:48:47,426 --> 00:48:49,637
ای کاش...
436
00:48:53,942 --> 00:48:57,397
باهام حرف بزن.
437
00:49:00,190 --> 00:49:02,198
بهم بگو راهو بلدی.
438
00:49:05,407 --> 00:49:07,675
راهو بلدم.
439
00:49:08,799 --> 00:49:12,125
مستقیم میرم سمت جنوب شرق تا به اِ کوسْت برسم.
440
00:49:12,150 --> 00:49:13,951
از شهر که رد شدم
441
00:49:13,976 --> 00:49:17,760
به سمت شرق میرم تا به جنگل کُوازیل برسم.
442
00:49:17,810 --> 00:49:19,950
اون موقع که تاریک میشه.
443
00:49:19,975 --> 00:49:22,142
مشکلی نداره...
444
00:49:22,506 --> 00:49:24,620
گردان دوم رو پیدا می کنم،
445
00:49:24,645 --> 00:49:26,706
پیام رو بهشون میرسونم
446
00:49:26,731 --> 00:49:29,120
و بعدش برادرت رو پیدا می کنم.
447
00:49:29,194 --> 00:49:32,328
شبیه تو، یکم بزرگتر...
448
00:51:35,588 --> 00:51:37,362
حالت خوبه، رفیق؟
449
00:51:38,457 --> 00:51:40,831
نگران نباش، همه چیز خوبه.
450
00:51:40,856 --> 00:51:42,631
زودباش، کمکش کن.
451
00:51:52,141 --> 00:51:55,624
یا مسیح، چی سرش اومده؟
452
00:51:55,959 --> 00:51:59,507
- هواپیما بود؟ دودش رو دیدیم.
- آره.
453
00:52:17,152 --> 00:52:18,966
برین وسایلشو بیارین.
454
00:52:19,079 --> 00:52:21,819
سرجوخه پَری: قربان.
سرجوخه آتکینز: بله، قربان.
455
00:52:24,339 --> 00:52:25,617
دوستت بود؟
456
00:52:28,616 --> 00:52:30,730
اینجا چیکار می کنی؟
457
00:52:31,225 --> 00:52:33,886
یک پیام فوری برای گردان دوم دوِن شایِر دارم.
458
00:52:33,911 --> 00:52:36,467
دستور دارم حمله ی فردا صبحشون رو متوقف کنم.
459
00:52:36,492 --> 00:52:40,171
- کجا مستقر شدن؟
- همین بعد از اِ کوسْت.
460
00:52:40,666 --> 00:52:42,149
همراهم بیا.
461
00:52:48,566 --> 00:52:51,253
بیا، سرجوخه. این یک دستوره.
462
00:52:51,278 --> 00:52:54,330
ما داریم از اِ کوسْت رد می شیم. تا جایی می رسونیمت.
463
00:52:56,207 --> 00:52:57,381
قربان.
464
00:53:22,312 --> 00:53:24,269
سرهنگ تمام کولینز: اوه، زودباش سرگروهبان.
465
00:53:24,294 --> 00:53:26,799
افراد بیشتری رو برای ته کنده بزار.
466
00:53:26,824 --> 00:53:29,329
تنه اش! اونجاش سنگین تره.
467
00:53:29,589 --> 00:53:31,129
ممکنه خودتو (تو کامیون) جا کنی.
468
00:53:31,154 --> 00:53:36,606
نه. قرار نیست که بلندش کنین.
نوکشو بچرخونین به چپ.
469
00:53:36,631 --> 00:53:39,997
یا مسیح. از کاه کوه میسازن، درسته؟
470
00:53:40,022 --> 00:53:43,075
- حداقل یذره وقت بزارن بکشنش عقب. حرومزاده ها.
- قربان
471
00:53:43,962 --> 00:53:46,148
- تو از افراد من نیستی.
- نه، قربان.
472
00:53:46,204 --> 00:53:48,813
اون پیامی فوری داره که به گردان دوم
دوِن شایِر برسونه، قربان.
473
00:53:48,838 --> 00:53:50,925
- میتونی ازش رد شی؟
- نه، قربان.
474
00:53:50,950 --> 00:53:53,873
اوه، محض رضای خدا.
فقط حرکتش بدین.
475
00:53:54,208 --> 00:53:57,797
جاخالی توی کامیون مصدومان هست، قربان.
اون دستور داره
476
00:53:57,822 --> 00:54:02,283
باشه، باشه، خیلی خوب. زودباش دیگه.
از اون کنارش رد کن.
477
00:54:05,804 --> 00:54:07,839
چطوری اینجا رسیدین، قربان؟
478
00:54:08,170 --> 00:54:11,856
از منطقه ی بی طرف رد شدیم،
به دور از باپُوم (بخشی در شمال فرانسه).
479
00:54:11,881 --> 00:54:13,969
کل شب طول کشید.
480
00:54:13,994 --> 00:54:18,443
یکدفعه توی راه، با چندتا از آلمانا که از یگانشون
دور شدن برخوردیم. موی دماغ بودند.
481
00:54:18,468 --> 00:54:21,715
- قراره سمت خط جدید حرکت کنین؟
- همین قصد رو داریم.
482
00:54:21,740 --> 00:54:26,984
هنگ سلطنتی نیوفُوندلند به جلو پیشروی کردن
و نیرو لازم دارن.
483
00:54:27,154 --> 00:54:29,775
بابت (مرگ) دوستت متاسفم.
484
00:54:30,230 --> 00:54:33,662
میشه یه چیزی بهت بگم که احتمالا میدونی؟
485
00:54:35,212 --> 00:54:40,052
- انقد راجع بهش (مرگ بلیک) فکر نکن.
- بله، قربان.
486
00:54:40,077 --> 00:54:41,460
بپر بالا.
487
00:54:43,471 --> 00:54:46,014
یکم بهش جا بدین...
488
00:54:46,943 --> 00:54:49,860
زودباشین، جا بدین!
489
00:55:04,744 --> 00:55:07,683
سرباز کوک: خیلی خب، دوباره شروع شد بچه ها.
490
00:55:09,951 --> 00:55:15,308
سرباز روسی: به اتوبوس آدمای مست و پاتیل
خوش اومدید که خدا می دونه کدوم گوری میره.
491
00:55:16,603 --> 00:55:18,482
اون سگه مرده؟
492
00:55:19,864 --> 00:55:22,708
- سرباز باتلِر: سیگار داری؟
- آره، بیا.
493
00:55:38,072 --> 00:55:41,985
- باتلر ... هوی. بقیه داستانو بگو.
- اوه، آره.
494
00:55:42,010 --> 00:55:45,141
درسته. خب. وفتی از قطار پیاده شدیم،
495
00:55:45,166 --> 00:55:49,263
بیفوی اومد پیشمون و یدفعه بهمون حرف زد:
496
00:55:49,288 --> 00:55:53,463
"سرجوخه ی موقت! کسی اگه هرکاری ام بکنه،
هرگز به خودش اجازه نمی ده از استانداردهاش خارج شه!"
497
00:55:53,488 --> 00:55:55,624
بعدش اسکات از مستراح صحرایی اومد بیرون و
498
00:55:55,649 --> 00:55:58,497
دستشو با پشت ژاکت بیفوی پاک کرد.
499
00:55:58,522 --> 00:56:00,428
کلا پشتشو گه گرفت.
500
00:56:00,453 --> 00:56:03,959
- الان ادای بیفوی رو درآوردی؟
- اوه، گمشو. بهتر از این نمیتونی.
501
00:56:04,747 --> 00:56:09,394
آقایون! قنداق تفنگ هاتون باعث شرمساری
تمام نیروهای اعزامیه.
502
00:56:09,419 --> 00:56:12,550
سِپوی جوندالار (هندیــه): هردوتون باهم افتضاح بودین.
503
00:56:12,575 --> 00:56:14,768
تو چی میدونی، به زور انگلیسی حرف میزنی.
504
00:56:14,793 --> 00:56:18,237
- اون از تو بهتر میفهمه، کوک.
- باشه خوب جوندالار، امتحان کن، ببینم چیکار می کنی!
505
00:56:18,262 --> 00:56:20,350
ببینیم چیکار میکنی جانی!
506
00:56:20,938 --> 00:56:24,862
روسی! هرگز توی این 200 سال در مقام سرباز،
507
00:56:25,068 --> 00:56:28,932
عذر بدتر از گناه برای چاه مستراحی مثل این نشنیدم.
508
00:56:28,957 --> 00:56:31,489
افتضاح بود. آشغال به تمام معنا!
509
00:56:31,514 --> 00:56:36,528
- هوی! میتونستی یه نگاه بهتر بهش داشته باشی.
- توام میتونستی بهتر بگی.
510
00:56:40,305 --> 00:56:42,469
جایی تشریف میبری؟
511
00:56:43,382 --> 00:56:47,999
- اوه، نه...
- احمق باید بره تعلیم رانندگی.
512
00:57:02,861 --> 00:57:05,703
- باید دنده عقب بگیره.
- آره.
513
00:57:06,235 --> 00:57:08,131
سعی کن دنده عقب بری.
514
00:57:08,541 --> 00:57:09,957
دنده عقب.
515
00:57:17,129 --> 00:57:19,737
نه. وایسا. وایسا!
516
00:57:19,762 --> 00:57:22,416
همتون باید از کامیون بیایین بیرون.
517
00:57:22,441 --> 00:57:24,616
همتون بیرون!
518
00:57:24,678 --> 00:57:29,656
- زودباشین!
- باشه، باشه. زود جوش نیار.
519
00:57:29,695 --> 00:57:34,293
خیلی خوب. یک. دو. سه.
520
00:57:41,242 --> 00:57:44,424
- یکم چوب میخواییم بزاریم زیر چرخ هاش.
- نه! وقت نداریم.
521
00:57:44,449 --> 00:57:48,102
هممون باید هل بدیم!
زودباشین! زودباشین!
522
00:57:48,979 --> 00:57:51,576
زود باشیـــــن!
523
00:57:54,650 --> 00:57:58,248
لطفا. همین الان باید برم! لطفا.
524
00:57:59,664 --> 00:58:02,394
باشه، زودباشین پسرا! زودباشین.
525
00:58:02,419 --> 00:58:03,436
زود باشین، پسرا!
526
00:58:03,461 --> 00:58:07,060
یک. دو. سه!
527
00:58:11,050 --> 00:58:14,386
آــــــــخ!
528
00:58:17,202 --> 00:58:19,548
زودباشین پسرا! هل آخره!
529
00:58:19,573 --> 00:58:23,077
آره! یک. دو. سه!
530
00:58:34,861 --> 00:58:39,176
برین. برین سوار شین. برین.
531
00:58:39,750 --> 00:58:41,627
حالت خوبه؟
532
00:58:41,652 --> 00:58:47,727
- اینجارو، شوفر، واسه تنوع هم شده تو جاده رانندگی کن!
- راننده: اوه، گمشو.
533
00:59:06,096 --> 00:59:08,543
خب، کجا داری میری؟
534
00:59:09,023 --> 00:59:12,674
باید برسم به گردان دوم دوِن شایِر. همین اِ کوسْتــه.
535
00:59:12,963 --> 00:59:13,973
چرا؟
536
00:59:15,211 --> 00:59:18,644
صبح زود حمله می کنن.
دستور توقف حمله شون رو دارم.
537
00:59:18,669 --> 00:59:23,050
- چرا؟
- دارن تو تله میوفتن.
538
00:59:23,075 --> 00:59:26,935
- چند نفرن؟
- هزار و ششصد.
539
00:59:28,133 --> 00:59:30,134
یا مسیح.
540
00:59:31,557 --> 00:59:34,177
چرا تنهایی فرستادنت؟
541
00:59:35,094 --> 00:59:37,992
تنها نبودم. دونفر بودیم.
542
00:59:39,234 --> 00:59:42,802
- پس مسئولیتش افتاده گردنت.
- آره.
543
00:59:43,479 --> 00:59:45,376
اصلا از پسش برنمیایی.
544
00:59:49,363 --> 00:59:51,810
چرا که نه.
545
00:59:57,952 --> 00:59:59,994
ممنون.
546
01:00:01,426 --> 01:00:03,234
نگاه کنین.
547
01:00:03,677 --> 01:00:05,632
لعنتی رو نگاه کنین...
548
01:00:06,309 --> 01:00:08,448
سه سال توی این خاک جنگیدیم.
549
01:00:09,048 --> 01:00:12,071
باید میزاشتیمش برای اون حرومزاده ها.
550
01:00:12,096 --> 01:00:14,178
منظورم اینه، کی گاوهارو به تیربار می بنده؟
551
01:00:14,203 --> 01:00:16,338
سرباز مالکی: آلمانها با تیرهای اضافی.
552
01:00:16,363 --> 01:00:18,484
حرومزاده ها.
553
01:00:18,704 --> 01:00:22,623
زیرکانه بود. اونا می دونن اگه بهشون تیرم نزنی،
554
01:00:23,074 --> 01:00:24,786
می خوریشون.
555
01:00:24,943 --> 01:00:28,880
- هنوزم حرومزاده ان.
- آره، حتی کشورمونم نیست.
556
01:00:28,905 --> 01:00:34,618
- حدس میزنی چند وقته رفتن؟
- چرا؟ نگران شدی ببینیمشون؟
557
01:00:34,665 --> 01:00:37,732
آره، درسته. توی این شرایط دنبال مجعزه باش.
558
01:00:37,757 --> 01:00:41,753
- احتمالا همین جاها یه گوشه ای کمین کردن.
- گمشو، کمین نکردن.
559
01:00:42,057 --> 01:00:46,019
چرا تسلیم نمیشن؟ ها؟
560
01:00:46,090 --> 01:00:50,271
- چرا تسلیم نمیشن؟ ها؟ نمیخوان برن خونه؟
- اونا از زنها و مادراشون متنفرن...
561
01:00:50,296 --> 01:00:52,869
و آلمان به ضرس قاطع گوه دونیه.
562
01:00:53,491 --> 01:00:57,415
دارن عقب نشینی می کنن... کیلومترها عبقتر.
563
01:00:57,440 --> 01:01:01,560
- حداقلش اونا دارن تسلیم میشن.
- نه، نمیشن.
564
01:01:05,113 --> 01:01:09,616
- اوه، لعنتی. الان چی شد؟
- دوباره درخت نباشه.
565
01:01:09,641 --> 01:01:12,651
- پل ریخته.
- خجالت آوره.
566
01:01:12,676 --> 01:01:16,421
به نظر میاد اینجا ازتون جدا میشم. موفق باشید.
567
01:01:16,446 --> 01:01:19,811
یکم از اون موفقیت رو واسه خودت نگه دار، رفیق.
فکر کنم لازمت بشه.
568
01:01:19,836 --> 01:01:21,921
- موفق باشی، رفیق.
- موفق باشی.
569
01:01:21,959 --> 01:01:23,602
خراب نکنی.
570
01:01:23,838 --> 01:01:25,831
امیدوارم برسی اونجا.
571
01:01:26,638 --> 01:01:28,360
ممنونم.
572
01:01:31,541 --> 01:01:35,057
تا پل بعدی تقریبا 10 کیلومتر فاصله است.
باید تغییر مسیر بدیم.
573
01:01:35,082 --> 01:01:38,163
نمیتونم، قربان. اونقدر وقت ندارم.
574
01:01:38,188 --> 01:01:39,910
البته.
575
01:01:41,351 --> 01:01:45,688
- موفق باشی.
- ممنونم، قربان.
576
01:01:48,183 --> 01:01:49,397
سرجوخه.
577
01:01:50,394 --> 01:01:54,331
اگر به هر طریقی به سرهنگ مک کِنزی رسیدی،
578
01:01:54,356 --> 01:01:56,488
مطمئن شو شاهدی بینتون باشه.
579
01:01:57,192 --> 01:02:00,665
- دستور مستقیمه، قربان.
- میدونم.
580
01:02:00,842 --> 01:02:04,091
ولی بعضی ها فقط درگیری رو میخوان.
581
01:02:05,627 --> 01:02:07,173
ممنون، قربان.
582
01:02:11,530 --> 01:02:13,064
راننده!
583
01:02:13,253 --> 01:02:14,525
حرکت کن.
584
01:12:47,142 --> 01:12:48,883
هیچی اینجا نیست.
585
01:12:48,908 --> 01:12:52,193
هیچی برای تو نداریم. لطفا.
586
01:12:52,429 --> 01:12:56,443
خیلی خب.
انگلیسی. آلمانی نه.
587
01:12:56,468 --> 01:12:59,859
دوست... من دوستم.
588
01:13:03,111 --> 01:13:07,861
اینجا، این شهر. اِ کوسْتــه؟
589
01:13:08,096 --> 01:13:10,685
- اینجا اِ کوسْتــه؟
- آره.
590
01:13:12,841 --> 01:13:16,073
بقیه کجان؟
591
01:13:17,195 --> 01:13:21,836
بقیه؟ نه. فقط منم.
592
01:13:23,294 --> 01:13:25,731
فقط. خودم.
593
01:13:27,673 --> 01:13:30,229
میخوام برم جایی...
594
01:13:30,620 --> 01:13:34,844
میخوام جنگلی که توی جنوب شرقیــه رو پیدا کنم
595
01:13:35,887 --> 01:13:40,004
درخت... درخت ها؟
596
01:13:41,517 --> 01:13:44,204
- کروزت؟
- کُوازیل؟
597
01:13:44,253 --> 01:13:45,964
آره.
598
01:13:47,110 --> 01:13:48,597
رودخونه.
599
01:13:49,666 --> 01:13:53,499
- رودخونه؟
- رودخونه. اونجا.
600
01:13:54,541 --> 01:13:57,045
درخت ها. کُوازیل.
601
01:14:10,628 --> 01:14:14,798
بشین.
بشین. آقا.
602
01:15:29,856 --> 01:15:32,324
ممنونم.
603
01:15:56,387 --> 01:15:57,743
ناناز منه.
604
01:15:59,052 --> 01:16:00,506
دختره؟
605
01:16:01,080 --> 01:16:02,089
آره.
606
01:16:04,220 --> 01:16:05,589
دختره.
607
01:16:18,464 --> 01:16:20,111
اسمش چیه؟
608
01:16:20,482 --> 01:16:22,536
نمیدونم.
609
01:16:24,607 --> 01:16:26,603
مامانش کیه؟
610
01:16:30,428 --> 01:16:32,469
نمیدونم.
611
01:16:35,160 --> 01:16:36,978
من غذا دارم.
612
01:16:37,921 --> 01:16:39,116
بیا.
613
01:16:42,555 --> 01:16:44,356
اینارو دارم
614
01:16:45,551 --> 01:16:48,476
اینا برای تو. میتونی همشو ببری
615
01:16:48,501 --> 01:16:51,929
برای خودت و بچـــه.
بیا.
616
01:16:55,659 --> 01:17:00,576
نمیتونه اونو بخوره. شیر میخواد.
617
01:17:01,789 --> 01:17:03,452
شیر.
618
01:17:23,280 --> 01:17:25,168
مرسی.
619
01:17:32,945 --> 01:17:34,918
خواهش می کنم.
620
01:17:36,117 --> 01:17:38,360
خواهش می کنم.
621
01:17:39,402 --> 01:17:40,915
بچه داری؟
622
01:17:42,044 --> 01:17:43,156
بچه؟
623
01:17:43,545 --> 01:17:44,928
تو؟
624
01:17:45,297 --> 01:17:48,604
هیــــس... نگران نباش...
625
01:17:52,871 --> 01:17:54,862
دوست داره.
626
01:17:55,451 --> 01:17:59,555
ادامه بده... حرف بزن.
627
01:18:03,119 --> 01:18:05,551
اونها (جامبلی ها) با الک دل به دریا زدن، اینکارم کردن،
628
01:18:06,644 --> 01:18:09,618
با الک دل به دریا زدن:
629
01:18:10,061 --> 01:18:13,529
خلاف حرفای دوستاشونم که میتونستن بگن،
630
01:18:13,828 --> 01:18:16,942
توی سحرگاه زمستون، در روزی طوفانی،
631
01:18:17,562 --> 01:18:20,254
با الک دل به دریا زدن.
632
01:18:20,734 --> 01:18:23,982
تک و توک، تک و توک
633
01:18:24,007 --> 01:18:27,579
سرزمین هایی است جامبلی ها زندگی می کنند.
634
01:18:27,604 --> 01:18:32,872
سرهاشون سبز هست و دست ها آبی،
635
01:18:33,836 --> 01:18:37,553
و با الک دل به دریا زدن.
636
01:19:07,559 --> 01:19:12,605
صبحـــــه. سربازهای آلمانی می بیننت.
637
01:19:16,452 --> 01:19:18,501
روشن میشه.
638
01:19:18,963 --> 01:19:21,007
باید صبر کنی.
639
01:19:22,991 --> 01:19:26,995
وایسا. وایسا. لطفا.
640
01:19:27,020 --> 01:19:28,937
باید برم.
641
01:19:38,797 --> 01:19:41,244
ببخشید.
642
01:21:12,241 --> 01:21:14,276
سرباز بامز: انگلیسی!
643
01:21:28,354 --> 01:21:31,053
سرباز مولر: بامر لعنتی... اشتباه کردیم.
644
01:21:31,431 --> 01:21:34,194
باید امشب برگردیم،
645
01:21:34,605 --> 01:21:37,531
شاید کسی متوجه نشه ما رفتیم.
646
01:21:39,799 --> 01:21:41,635
برندی کجاست؟
647
01:21:42,537 --> 01:21:48,220
لعنتی گوه،
بهتره که باخودت نبرده باشیش.
648
01:21:50,045 --> 01:21:56,744
بامر. این ... کجاســــ؟ بامر؟
649
01:21:58,700 --> 01:22:01,750
بامر؟
650
01:22:05,817 --> 01:22:13,586
بامر!
انگلیسی! انگلیسی!
651
01:28:53,208 --> 01:29:00,529
شعر بینوا غریبه ی مسافر
652
01:29:07,717 --> 01:29:12,592
"من آن بینوا غریبه ی مسافرم
653
01:29:12,932 --> 01:29:20,153
مادامی که در این دنیای اندوه بار مسافرت می کنم
654
01:29:21,040 --> 01:29:28,078
هنوز بیماری، رنج یا خطری ...
655
01:29:28,391 --> 01:29:35,471
... در آن دنیای نورانی که میروم نیست.
656
01:29:36,436 --> 01:29:43,971
میروم آنجا پدر را ببینم
657
01:29:44,153 --> 01:29:51,400
و ببینم تمام عزیزانم که رفته اند.
658
01:29:51,713 --> 01:30:00,472
فقط به آن سوی اردن می روم،
659
01:30:00,968 --> 01:30:08,346
فقط به خانه می روم.
660
01:30:09,274 --> 01:30:17,251
می دانم ابرهای سیاه به دورم جمع می شوند،
661
01:30:17,930 --> 01:30:25,333
می دانم راهم ناهموار است و پر سراشیب،
662
01:30:26,048 --> 01:30:33,415
اما زمین های زرین جلوی روی
663
01:30:34,649 --> 01:30:42,363
جایی که پروردگار پس می دهد باید همواره خوابید.
664
01:30:43,093 --> 01:30:51,410
میروم آنجا مادرم را ببینم
665
01:30:52,349 --> 01:31:00,457
و ببینم تمام عزیزانم که رفته اند.
666
01:31:00,535 --> 01:31:07,782
فقط به آن سوی اردن می روم،
667
01:31:08,474 --> 01:31:15,967
فقط به خانه می روم.
668
01:31:16,844 --> 01:31:24,205
من آن بینوا غریبه ی مسافرم
669
01:31:24,804 --> 01:31:32,939
مادامی که در این دنیای اندوه بار مسافرت می کنم
670
01:31:32,964 --> 01:31:40,422
هنوز بیماری، رنج یا خطری...
671
01:31:40,944 --> 01:31:47,851
... در آن دنیای نورانی که میروم نیست.
672
01:31:48,329 --> 01:31:55,411
میروم آنجا پدر را ببینم.
673
01:31:56,077 --> 01:32:04,093
میروم آنجا دگر پرسه نزنم.
674
01:32:04,300 --> 01:32:11,889
فقط به آن سوی اردن می روم،
675
01:32:11,914 --> 01:32:19,892
فقط به خانه می روم.”
676
01:32:24,950 --> 01:32:27,368
گردان دلتا! حرکت کنین!
677
01:32:27,427 --> 01:32:29,928
حالت خوبه رفیق؟
678
01:32:30,154 --> 01:32:33,344
- از کدوم گردانی؟
- احتمالا ترسیده.
679
01:32:33,369 --> 01:32:36,239
- خب اونا از ما نیست.
- مثل موش آب کشیده شده.
680
01:32:36,264 --> 01:32:41,325
- بیخیال، فقط برش داریم با خودمون ببریم.
- باید هنگ دوِن شایِر رو پیدا کنم.
681
01:32:41,350 --> 01:32:43,695
- چی میگه؟
- چیه رفیق؟
682
01:32:43,720 --> 01:32:51,715
- دوِن شایِر. باید هنگ دوِن شایِره رو پیدا کنم.
- ما دوِن شایِریم.
683
01:32:54,659 --> 01:32:58,355
- شما دوِن شایِرین؟
- آره، سرجوخه.
684
01:32:59,319 --> 01:33:02,447
- چرا نرفتین اونور؟
- ما موج دومیم.
685
01:33:02,472 --> 01:33:05,677
- همه مون رو یکدفعه نمی فرستن.
- ما گردان دلتا هستیم،
686
01:33:05,702 --> 01:33:08,935
تمام شب سنگر کندیم. ما آخر می ریم.
687
01:33:10,296 --> 01:33:13,346
- حالت خوبه؟
- مک کِنزی.
688
01:33:13,371 --> 01:33:17,016
- سرهنگ مک کِنزی کجاست؟
- اون خط پایینیه.
689
01:33:17,041 --> 01:33:20,747
- کدوم طرف؟
- این طرفی. الان به اون طرفی میریم.
690
01:33:20,772 --> 01:33:23,900
هوی! آروم باش رفیق! کجا داری میری؟
691
01:33:44,260 --> 01:33:46,930
برین کنار!
692
01:33:48,849 --> 01:33:51,482
بزارید رد شم
693
01:33:54,663 --> 01:33:57,514
برین! بزارید رد شم!
694
01:34:02,562 --> 01:34:07,072
- افسر فرماندتون کجاست؟
- توی محوطه ی انتظاره.
695
01:34:12,625 --> 01:34:16,458
گروهان براوو، آماده ی حمله!
حالا بگوش باشید، خوب به گوش باشید!
696
01:34:16,483 --> 01:34:18,960
با اشاره اول، گردان آلفا پیشروی کنه!
697
01:34:18,985 --> 01:34:22,755
- گردان براوو سپس به خط مقدم حرکت کنه.
- قربان، پیام از طرف ژنرال ارین مور دارم!
698
01:34:22,780 --> 01:34:25,205
- تو کدوم خری هستی؟
- حمله متوفق شده.
699
01:34:25,230 --> 01:34:28,734
- ژنرال ارین مور حمله رو متوقف کرده.
- چرت و پرته، سرباز.
700
01:34:28,759 --> 01:34:31,098
- ما داریم میریم اونطرف. ما از اونا قوی تریم.
- اینطور نیست!
701
01:34:31,123 --> 01:34:33,861
- لطفا. افرادتو نفرست.
- سر راهو نگیر، سرجوخه.
702
01:34:33,886 --> 01:34:36,546
این یک دستور مستقیم از فرمانده ی ارتشه!
سرهنگ مک کِنزی کـــــــجــــاست؟
703
01:34:36,597 --> 01:34:39,153
یا مسیح، سرباز! برو فرمانده رو ببین!
704
01:34:39,178 --> 01:34:42,776
حالا میخوام هرچه سریعتر برین بالا، فهمیدین؟
فـــهمیـــدیــن؟
705
01:34:42,801 --> 01:34:44,549
بله، قربان!
706
01:34:47,886 --> 01:34:49,685
هوی.
707
01:34:57,501 --> 01:35:05,302
سرگروهبان رایت: جوخه ی 9 و 10 آماده باشند!
با صدای اولین سوت پیشروی می کنیم.
708
01:35:05,327 --> 01:35:07,962
سرگروهبان گاردنر: به هیچ عنوان سرعتتون رو کم نکنید!
709
01:35:07,987 --> 01:35:11,272
اگه بغل دستیتون افتاد زمین، شما ادامه بدین!
دستورات شما شکستن خطـــه
710
01:35:11,297 --> 01:35:14,271
- فرمانده کجاست؟
- اونطرفه.
711
01:35:15,727 --> 01:35:18,154
قربان؟ قربان!
712
01:35:19,040 --> 01:35:21,595
فرمانده، من پیغامی دارم.
713
01:35:21,930 --> 01:35:25,975
حمله متوقف شده. باید متوقفش کنین،
شما باید متوقفش کنین.
714
01:35:29,599 --> 01:35:31,113
سرهنگ مک کِنزی کجاست؟
715
01:35:31,138 --> 01:35:33,301
مک کِنزی کجاست؟
716
01:36:01,639 --> 01:36:04,496
برانکارد! برانکار بیاریــــــن!
717
01:36:04,520 --> 01:36:07,974
برگردیــن ســــرجاتون.
برگردیــن! جای امن وایسیـــد.
718
01:36:08,047 --> 01:36:11,551
- جوخه هفتــم! یک دقیقه تا به حمــله!
- قربان، دستور دارم حمله رو متوقف کنم.
719
01:36:11,575 --> 01:36:15,079
- چی؟
- سرهنگ مک کِنزی کجاست؟
720
01:36:15,102 --> 01:36:17,803
- بالای خطـه.
- چقدر؟
721
01:36:17,828 --> 01:36:20,280
تقریبا 300 متر. اون توی یه تونلــه.
722
01:36:20,305 --> 01:36:26,094
- تا رد شدن موج اول باید صبر کنی.
- نه! نه، نمیتونم!
723
01:36:32,738 --> 01:36:36,809
جوخه هفتــم! سی ثانیه تا به حمــله!
724
01:36:48,254 --> 01:36:51,982
دیوونه شدی؟ احتمالا اونطوری نمیرسی.
725
01:36:54,901 --> 01:36:58,109
چه غلطی می کنی، سرجوخه؟
726
01:36:58,161 --> 01:37:01,549
نه، نه، نه، نه!
727
01:38:05,001 --> 01:38:08,391
- آماده شیــــد.
- سرهنگ مک کِنزی؟
728
01:38:08,416 --> 01:38:11,335
فرمانده سندبَچ: اونجاست.
گردان براوو دو دقیقه تا حمله!
729
01:38:12,326 --> 01:38:15,007
- بزارید برم داخل!
- هی، هی...!
730
01:38:15,030 --> 01:38:18,218
- بزارید برم داخل!
- فکر کردی چه غلطی می کنی؟
731
01:38:18,243 --> 01:38:21,240
باید سرهنگ مک کِنزی رو ببینم!
باید حمله رو متوقف کنم.
732
01:38:21,265 --> 01:38:24,422
سرهنگ، منورهارو دیدیم، افرادمون از جناح چپ
خطوط آلمانها رد شدن.
733
01:38:24,447 --> 01:38:28,176
نه، نه.
گوش کنین، به من گوش کنین!
734
01:38:28,201 --> 01:38:31,174
یه نامه دارم! میخوام سرهنگ مک کِنزی رو ببینم!
735
01:38:31,199 --> 01:38:34,354
- اصلا راهی نداره بری اونجا، رفیق!
- سرگروهبان! موج بعدی رو بفرستین!
736
01:38:34,379 --> 01:38:35,362
نـــه!
737
01:38:37,896 --> 01:38:39,385
سرهنگ مک کِنزی!
738
01:38:39,410 --> 01:38:44,861
قربان، تو این حمله به جلو نرین!
دستور دادن که متوقفش کنید. باید متوقف کنید.
739
01:38:44,886 --> 01:38:49,058
- تو دیگه کی هستی؟
- سرجوخه ی موقت، اسکافیلد، قربان. گروهان هشتم.
740
01:38:49,083 --> 01:38:53,620
- ژنرال ارین مور دستور داده که حمله رو متوقف کنین.
- خیلی دیره، سرجوخه.
741
01:38:53,645 --> 01:38:57,635
قربان، این دستور فرمانده ی ارتشـه. باید بخونیدش.
742
01:38:57,660 --> 01:39:00,861
- سرگرد هِپ بِرن: باید موج دوم رو متوقف کنیم، قربان؟
- نه، سرگرد. الان تردید کنیم،
743
01:39:00,886 --> 01:39:04,023
- شکست میخوریم. تا پیروزی تقریبا 500 متر مونده.
- قربان... قربان! لطفا نامه رو بخونین.
744
01:39:04,048 --> 01:39:09,966
قبلا هم اینارو شنیدم. تا گرگ و میش
بشه یا مه آلود، منتظر نمیمونم.
745
01:39:09,991 --> 01:39:12,209
افرادم رو برنمیگردونم مگه فردا دوباره بفرستمشون.
746
01:39:12,234 --> 01:39:14,998
نه وقتی که اون حروم زاده ها تو چنگمونن.
این آخرین ایستادگی شونه.
747
01:39:15,023 --> 01:39:17,553
آلمانها این حمله رو برنامه ریزی کردن، قربان.
748
01:39:17,578 --> 01:39:21,619
چند ماهه دارن برنامه ریزی می کنن.
749
01:39:21,644 --> 01:39:23,131
نامه رو بخونین.
750
01:39:43,675 --> 01:39:46,240
- سرگرد.
- بله، قربان.
751
01:39:47,821 --> 01:39:51,210
- عقب نشینی کنید.
- بله، قربان.
752
01:39:51,235 --> 01:39:53,458
امربر رو احضار کنین. به زخمی ها برسین.
753
01:39:53,483 --> 01:39:56,751
- خط رو همینطور نگه دارین مگه حمله کنن.
- بله، قربان.
754
01:40:11,636 --> 01:40:16,029
امیدوار بودم امروز به خیر بگذره.
755
01:40:16,933 --> 01:40:20,435
امید چیز خطرناکیه.
756
01:40:21,321 --> 01:40:25,732
این برای الانه. هفته ی بعد فرماندهی پیغام دیگه ای میفرسته.
757
01:40:25,757 --> 01:40:28,060
سپیده دم حمله کنید.
758
01:40:30,721 --> 01:40:34,486
تنها راه پایان این جنگ،
759
01:40:35,322 --> 01:40:38,918
آخرین پایمرده.
760
01:40:43,031 --> 01:40:45,846
یکی رو پیدا کن زخماتو پانسمان کنه.
761
01:40:47,510 --> 01:40:51,086
حالا گورتو گم کن، سرجوخه.
762
01:41:03,530 --> 01:41:08,240
- آفرین به تو پسر.
- ممنونم، قربان.
763
01:41:09,737 --> 01:41:13,741
- میدونین گروهبان بلیک کجاست، قربان؟
- بلیک؟
764
01:41:13,984 --> 01:41:19,842
- دونفر بودیم. من رو با برادرش اینجا فرستادن.
- آهان.
765
01:41:20,064 --> 01:41:24,065
خب، میدونم که گروهبان بلیک و افرادش از خط رد شدن.
766
01:41:24,090 --> 01:41:26,933
توی موج اول بودن.
767
01:41:26,958 --> 01:41:31,522
- چطور میتونم پیداش کنم، قربان؟
- میتونی یه سر به بیمارستان سیار بزنی،
768
01:41:31,547 --> 01:41:36,283
پشت خطـه. مگه اینکه...
769
01:41:38,682 --> 01:41:40,723
ممنونم، قربان.
770
01:41:40,748 --> 01:41:43,018
سرگرد هاپ برن، قربان!
771
01:43:02,035 --> 01:43:07,211
- سرگروهبان، باید گروهبان بلیک رو پیدا کنم. میدونی کجاست؟
- نه.
772
01:43:27,531 --> 01:43:32,015
- قربان، میدونین گروهبان بلیک اینجاست؟
- هیچی نمیدونم.
773
01:43:32,347 --> 01:43:34,753
اینجا توقف نکن، سرجوخه.
774
01:43:35,490 --> 01:43:38,403
اگه میتونی راه بری، برو تریاژ.
775
01:43:45,911 --> 01:43:47,553
گروهبان بلیک!
776
01:43:58,924 --> 01:44:00,751
بلیک؟!
777
01:44:03,155 --> 01:44:05,835
کسی گروهبان بلیک رو ندیده؟
778
01:44:55,655 --> 01:44:57,688
زودباشین حالا پسرا.
779
01:44:57,713 --> 01:45:01,521
اون یکی از پاهاشو از دست داده. خون زیادی ازش رفته.
780
01:45:01,546 --> 01:45:04,415
- گروهبان بلیک؟
- بله؟
781
01:45:05,520 --> 01:45:07,517
به مراقبت پزشکی نیاز داری؟
782
01:45:08,594 --> 01:45:11,766
نه، قربان. من از گروهان هشتم هستم.
783
01:45:11,791 --> 01:45:13,982
اینجا چه غلطی می کنی؟
784
01:45:14,334 --> 01:45:19,614
- منو فرستادن پیامی رو برسونم...
- هشتم؟ حتما برادرمو میشناسی.
785
01:45:19,848 --> 01:45:24,384
- منو با اون فرستادن.
- تام اینجاست؟ کجاست؟
786
01:45:29,773 --> 01:45:31,684
خیلی زود اتفاق افتاد.
787
01:45:33,693 --> 01:45:35,751
متاسفم.
788
01:45:58,933 --> 01:46:03,890
- اسمت چیه؟
- اسکافیلد، قربان.
789
01:46:05,857 --> 01:46:14,831
- ببخشید... چی؟
- اسکافیلد، قربان. ویلیام اسکافیلد. ویل.
790
01:46:15,954 --> 01:46:20,697
خب، یکم غذا میخوای. از چادر غذاخوری، غذا بگیر.
791
01:46:34,237 --> 01:46:38,678
میخوام اگه ممکنه برای مادرتون نامه بنویسم.
792
01:46:38,703 --> 01:46:41,664
بگم که تام تنها نبوده.
793
01:46:44,710 --> 01:46:46,904
البته.
794
01:46:48,339 --> 01:46:50,816
اون...
795
01:46:51,491 --> 01:46:54,425
... آدم خوبی بود.
796
01:46:55,102 --> 01:46:58,036
همیشه داستانای خنده دار تعریف می کرد.
797
01:46:59,692 --> 01:47:02,312
اون جون منو نجات داد.
798
01:47:05,204 --> 01:47:08,699
خوشحالم همراهش بودی.
799
01:47:13,280 --> 01:47:16,373
ممنونم، ویل.
800
01:47:27,876 --> 01:47:36,812
.امیدوارم از تماشای فیلم لذت برده باشید
801
01:47:59,701 --> 01:48:11,036
مترجم: علی مهمی
802
01:48:21,349 --> 01:48:40,258
تلگرام: alicoldplay
803
01:49:30,197 --> 01:49:34,269
تقدیم به سرجوخه ی موقت، آلفرد مندس،
804
01:49:34,294 --> 01:49:38,441
تقدیم به سرجوخه ی موقت، آلفرد مندس،
از گردان یکم سلطنتی پادشاه
805
01:49:38,466 --> 01:49:45,598
تقدیم به سرجوخه ی موقت، آلفرد مندس،
از گردان یکم سلطنتی پادشاه
که داستانهای این وقایع را برای ما تعریف کرد.